خلاصه داستان سریال لطیفه
- بهدست: Aryan
- دستهبندی: مطالب جدید
خلاصه داستان سریال لطیفه
آخر سریال لطیفه چه اتفاقی میفته
این سریال یکی از پرطرفدارترین سریال های ترکی می باشد ،که کارگردانی این سریال را کرم کاتای- Kerem Catay به عهده دارد.
نیلو و متین ازدواج میکنن..حسین و علی می افتن زندان.. طاهرعلی رو فراری میده نقشه میکشه که حسین رو بکشه بندازه گردن لطیفه
اما متین طیارو گول میزنه حسین نجات میده تا طاهرو بکشه لطیفه میره زندان و تو زندان چاقو می خوره میره بیمارستان متوجه میشه حامله بوده بچش سقط میشه.. بعد از یه مدت حسین گیر می افته با متین میرن زندان..حسین هم میره دادگاه لطیفه آزاد میکنه.. عمر طیارو تو یه عملیات دستگیر میکنه میندازه زندان..عمه ندرت هم دستیار طیار بوده و واسه انتقام از برادرش نقشه قتلشو کشیدن چون فیلیز بچه نامشروع ندرت بوده و برادرش از ترس آبرو اونو میذاره پرورشگاه..ایپک به ندرت مشکوک بوده میره دنبالش ندرت بهش رو دست می زنه می کشتش..آردا و پلین میفهمن دستگیرش میکنن و ندرت قول میده که اعتراف کنه ولی سکته میکنه میره بیمارستان طاهر هم میترسه و از داخل زندان سعی میکنه جلو ندرتو بگیره..ندرت میمیره ولی عمر نمیذاره کسی بفهمه و میره زندان به طیار میگه قبل از اینکه حکم مرگش صادر شه خودشو بکشه طیار هم گول می خوره خودشو میکشه.. عمر زندان مجبور میکنه خودشو دار بزنه.. عمر از این کارش عذاب وجدان میگیره و لطیفه ازش میخواد کارشو ترک کنه..اول عمر جوابشو نمیده ..آردا و پلین عروسی میکنن و بچه ایپک رو به سر پرستی قبول می کنن.. لطیفه عمرو تو عروسی پلین ترک میکنه و تصمیم میگیره واسه همیشه بره..عمر هم دیگه دنبالش نمیره..نیلوفر هم حاملست به حسین و متین کمک میکنه از زندان فرار کنن..نیلوفر و متینو مادرش می رن تو یه خونه قدیمی زندگی کنن خیلی هم سختی میکشن..گروه طیار به سرپرستی یکی دیگه در میاد و میخوان عمر حسین و متین رو بکشه..توی یه مراسم تقدیر از عمر حسین خودشو میندازه جلو تیر که به عمر نخوره و واسه همیشه فلج میشه و پیش مادرش اینا زندگی میکنه..لطیفه هم تو یه جزیره جواهرات درست می کنه و صاحب هتل واسش میفروشه..عمر هم پشیمون میشه میره دنبالش پیداش میکنه و با هم ازدواج می کنن..مرت از دمت خواستگاری میکنه عمر قبول میکنه..آسلی با صاحب هتل لطیفه ازدواج میکنه..آردا پلین و تولگا هم هنوز دنبال متینن..متین هم که کار گیرش نمیاد و خیلی از زندگی ناراضیه و ناراحت واسه نیلو و دخترش که هنوز دنیا نیومده..تولگا متین رو سر مزار طیار پیدا میکنه به آردا خبر میده همزمان پلین به آردا خبر میده که حاملست..همون موقع یکی از قاتلها هم متین رو پیدا میکنه که بکشتش..آردا متین رو دستگیر میکنه ولی نیلو پیداش میشه و بهش التماس میکنه ولشون کنه آردا هم دلش میسوزه ولشون میکنه..لطیفه و عمر هم توی همون جزیره کتاب فروشی باز میکنن ولی به خاطر اتفاقایی که اطرافشون می افته به این نتیجه میرسن که نمیتونن از کمک کردن به مردم دست بکشن و بازم به پلیس بازیشون ادامه میدن..
خلاصه داستان سریال لطیفه
تهیه و گردآوری:پورتال ۱
لطفا نظرات خود را درباره خلاصه داستان سریال لطیفه با ما در میان بگذارید
بدون دیدگاه