پیامدهای ناگوار علوم اجتماعی غربی

پیامدهای ناگوار علوم اجتماعی غربی

پورتال تفریحی پورتال ۱ :: لطفا در ادامه پیامدهای ناگوار علوم اجتماعی غربی را ببینید.

پورتال۱ آرشیو وب فارسی:فارس:
پیامدهای ناگوار علوم اجتماعی غربی
علم مدرن و بخصوص علوم اجتماعی که در کسوت پیامبری، داعیه فراهم کردن زندگی‌ای بهتر را برای بشر دارند، پیامدهایی بس ناگوار را برای بشر و جامعه‌ بشری به همراه داشته اند.

خبرگزاری فارس: پیامدهای ناگوار علوم اجتماعی غربی

مقدمه علوم اجتماعی بر مبانی و پیش‌فرض‌هایی متکی هست که به کلی از دین جدا بوده و به اصطلاح کاملاً در بستری سکولار به وجود آمده و از سوی دیگر پیدایش جامعه سکولار ملازم و بلکه نتیجه پیدایش مفهومی از علم هست که با آن هماهنگ هست؛ و آن «علم سکولار» است۱٫ بنابراین علم مدرن و بخصوص علوم اجتماعی که در کسوت پیامبری، داعیه فراهم کردن زندگی‌ای بهتر را برای بشر دارند، پیامدهایی بس ناگوار را برای بشر و جامعه‌ بشری به همراه داشته اند. مقام معظم رهبری مدظله‌العالی بارها به مساله علوم انسانی سکولار و مبانی آن اشاره فرموده‌اند؛ «پایه و مبنای علوم انسانی‌ای که امروز در غرب مطرح هست، از اقتصاد و جامعه‌شناسی و مدیریت و انواع و اقسام رشته‌های علوم انسانی، بر مبنای یک معرفت ضد دینی و غیردینی و نامعتبر از نظر کسانی هست که به معرفت والا و توحیدی اسلامی رسیده باشند.»۲ ایشان همچنین ضمن هشدار درباره مبانی سکولار علوم انسانی فرموده‌اند: «بنای علوم انسانی غرب که در دانشگاه‌های کشور به صورت ترجمه‌ای تدریس می‌شود، جهان‌بینی مادی و متعارض با مبانی قرآنی و دینی هست، درحالی‌که پایه و اساس علوم انسانی را باید در قرآن جست‌وجو کرد و پیدا کرد .اگر این کار انجام شود پژوهشگران با استفاده از مبانی قرآنی و همچنین استفاده از برخی پیشرفت‌های علوم انسانی، می‌توانند بنای رفیع و مستحکمی را از علوم انسانی پایه‌گذاری کنند.»۳ حال با توجه به ضرورت برخورد هوشمندانه با این علوم و تولید علوم انسانی اسلامی بر اساس مبانی اسلامی، باید چه رویکردی در برابر این علوم داشته باشیم؟ تکلیف‌محور باشیم یا نتیجه‌محور؟ در ادامه پس از تعریف سه مفهوم علوم اجتماعی، تکلیف‌محوری و نتیجه‌محوری، به شاخصه‌ها و ویژگی‌های علوم اجتماعی می‌پردازم و در نهایت به این سؤال پاسخ خواهم داد. تعاریف علوم اجتماعی: علوم اجتماعی، علمی هست که به مطالعه درباره کنش‌های اجتماعی انسان و لوازم و عوارض مربوط به آن می‌پردازد.۴ نتیجه‌محوری: پایه و اساس نتیجه‌محوری در تعریفی که ما مدّ نظر داریم، مکتب پراگماتیسم هست. پراگماتیسم، نگرشی فلسفی هست که همواره بر کنش، عمل و آن‌چه کارایی دارد، تأکید می‌ورزد. در این مکتب، هر گزاره، زمانی حقیقی هست که عقیده به حقیقی بودن آن نتیجه عملی و موفقیت‌آمیزی داشته باشد.۵ حتی آدم‌ها دانششان را درباره جهان به چیزی استوار می‌کنند که سودمندی آن برایشان ثابت شده باشد.۶ بنابراین به‌کار آمدن، تنها معیار درست بودن اندیشه‌هاست،۷  ازاین رو نتیجه‌محوری در این‌جا عبارت هست از نوعی گرایش و رویکرد که نتیجه‌ مطلوبِ دنیوی و مادی را اصل قرار می‌دهد و به عبارت دیگر، رسیدن به بهترین نتیجه و سود از هر راه و با هر ابزاری را اصل می‌داند. بنابراین نتیجه عمل بر خود عمل رجحان دارد. تکلیف‌محوری: تکلیف‌گرایی یا تکلیف‌محوری، مفهومی اساسی در زندگی یک فرد مؤمن و به این معناست که انسان در راه رسیدن به نتیجه مطلوب، طبق تکلیفی عمل کند که از قسمت‌ آموزه های دینی برای چگونگی رفتار انسان در موقعیت‌های مختلف زندگی بیان می‌شود. به فرموده بزرگان اخلاق؛ انسان مؤمن، باید چنان تربیت شود که دستیابی به زخارف دنیا و از دست دادن آن‌ها روح او را دچار تلاطم نکند، بلکه در هر دو حال، آرامش و متانت خود را حفظ کند و تنها در اندیشه انجام تکلیف باشد.۸ ما در دنیا باید به دنبال انجام تکلیف باشیم و کارهایمان را به انگیزه امتثال امر خدا ـ ‌نه برای لذت‌بردن ـ انجام دهیم… البته اگر ما کارهایمان را به خاطر انجام وظیفه و امتثال فرمان الهی انجام دهیم، طبیعتاً در موارد متعددی لذتی هم نصیب ما خواهد شد، اما این غیر از آن هست که ما اصل کار را به جهت رسیدن به لذت و کامیابی دنیوی انجام دهیم.۹ بنابراین آن‌چه در تکلیف‌گرایی اهمیت دارد، فقط عمل به تکلیف هست و این‌که کار برای «خدا» انجام گیرد. و توجه به نتیجه، در طول تکلیف‌محوری هست. بنابراین اصالت به تکلیف تعلق دارد؛ خواه نتیجه موردنظر ما محقق شود و خواه نتایج و مصالحی که ما نمی‌دانیم و خداوند می‌خواهد. از این رو، در اندیشه دینی ما هم تکلیف و هم توجه به نتیجه قابل جمع با یکدیگر هستند و حتی از آن‌جا که وجوب یک فعل، «وجوب بالقیاس الی‌الغیر» هست؛ این عمل، برای رسیدن به نتیجه‌ای که در نظر گرفته‌شده، واجب هست و این نتیجه‌ در نظر گرفته‌شده، در عقیده یک مؤمن، رضایت خداوند متعال هست.۱۰ اما در نتیجه‌محوری به معنای غیراسلامی، هیچ تکلیفی معنا ندارد و فقط سود و نتیجه مهم هست. علوم اجتماعی علم مدرن و بخصوص علوم اجتماعی سکولار در سه بعد هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و انسان‌شناسی، بر مبنای نوعی انسان‌گرایی پراگماتیستی، زندگی بشر امروز را به انحطاط کشانده هست که به برخی از ویژگی‌های آن در این سه حوزه اشاره می‌کنیم. در بعد هستی‌شناختی؛ علم مدرن، مرجعیت معرفت دینی را به چالش کشیده و بستری برای بی‌اعتمادی و عدم اتقان گزاره‌های دین درباره عالم پدید آورده هست. بنابراین، مفاهیم متافیزیکی به تبعِ جنبه‌های قدسی عالم، در علم جدید حذف شد و با حاکمیت مادی‌گرایی، مفاهیم طبیعی غلبه یافت و موضوع علوم اجتماعی تبیین و توصیف مادی از طبیعت، و روش آن ریاضی و تجربی و غایت آن تصرف و کنترل طبیعت شد. از این رو، علوم اجتماعی پدیده‌ها را با انقطاع نسبتشان از یک غایت متافیزیکی مورد تفسیر و تبیین قرار می‌دهد و بعد روحی و متافیزیکی انسان را در تحلیل مکانیزم فهم و معرفت انسان و نیز خود هستی، نادیده گرفته هست. در بعد انسان‌شناختی به دلیل غلبه سوبژکتیویسم(محوریت فاعل شناسا) در علوم اجتماعی، عقلانیت بشری تلاش می‌کند تمام حقایق عالم حتی حقایق ماورائی را با ظرفیت محدود عقلانی تحلیل کند. بنابراین هر پدیده‌‌ای که به این چارچوب تن ندهد، ارزش معرفتی ندارد و به حوزه قدسی و عالم اسطوره‌ها و اوهام رانده می‌شود. از دیگر ویژگی‌های این علم، ﺗﻨﺎﺳﺐ داﻧﺶ ﺟﺪﯾﺪ ﺑﺎ ﻧﻈﺎم نیازهای اﻧﺴﺎن ﻏﺮﺑﯽ هست. این علم در ﭼﺎرﭼﻮب رﻓﻊ نیازهای وی ﺻﻮرت می‌پذیرد و هر ﻣﺤﺼﻮﻟﯽ ﮐﻪ ﺗﻮﻟﯿﺪ می‌شود، از ﻧﯿﺎزی حکایت می‌کند ﮐﻪ در ﭘﺲ آن وﺟﻮد داﺷﺘﻪ هست. از سوی دیگر، به سبب محدودیت ظرفیت معرفت و عقلانیت ابزاری انسان مدرن، عمق و دقت عقلانی او تحلیل رفته و دچار سطحی‌نگری در مواجهه با پدیده‌ها می‌شود و الگوی مهندسی اجتماعی و تناسبات و معادلات حیات اجتماعی انسان را در جهت دنیوی رقم می‌زند. همچنین در بعد معرفت‌شناختی از آن‌جا که جزمیت در معرفت بشری و یافتن حقیقت، محال تصور می‌شود و شک بنیادین لازمه عقلانیت مدرن هست، نسبیت و منظرگرایی در علوم انسانی بخصوص جامعه‌شناسی بسیار رواج یافته و این سیالیت معرفت به واقع نوعی شکاکیت را در عصر مدرن نهادینه کرده هست و انسان مدرن به هیچ اصل جزمی و یقینی پایبند نیست. از طرف دیگر، علیتی را هم که در تبیین پدیده‌ها با تکیه بر رویکرد پوزیتیو خود دنبال می‌کند، علیتی صعودی هست؛ یعنی از اجزاء به سمت کل حرکت می‌کند؛ از این رو شاهد جامعه‌شناسی‌ای جزئی‌نگر هستیم تا کلی‌نگر. بنابراین در علوم اجتماعی اولاً، ماورای ماده از حوزه‌ شناخت انسان خارج و در نتیجه انکار می‌شود. ثانیاً خردِ مبتنی بر روش علمی و تجربی، مدعی هست که قادر به شناخت همه‌ ابعاد هستی و از جمله انسان و نیازهای وی هست. ثالثاً، شناخت حقوق انسان در قلمرو عقل بشری قلمداد و از حوزه انتظارات از دین خارج می‌شود. بنابراین به هیچ وجه در چارچوب الزامات دینی قرار نمی‌گیرد. تکلیف‌محوری یا نتیجه‌محوری عده‌ای از اندیشمندان در مواجهه با علوم انسانی غربی، رویکردی نتیجه‌محور را برگزیده‌اند. در این میان، برخی منفعلانه علوم انسانی و اجتماعی اسلامی را غیرممکن و نامعقول می‌دانند؛ زیرا یکی از ویژگی‌های ذاتی قانون‌های علمی؛ عمومیت، شمولیت و جهانی‌بودن هست و «در آن بخش‌هایی که علوم انسانی علم هست، شرقی و غربی ندارد و علم تا این حد اهلی و خانگی نیست که برایش شناسنامه مذهبی و محلی و کشوری صادر شود»۱۱٫ بنابراین آن‌چه در علم اهمیت دارد، این هست که با داوری تجربی آزمون می‌شود یا نمی‌شود و دخالت های ارزشی هیچ نقشی در علم ندارند.۱۲ برخی دیگر معتقدند که این علم با همه نواقصش دنیا را اداره می‌کند و نتیجه هم داده هست و کارایی‌های لازم را تا حدودی داشته و این علم، نظامی هست که چه بخواهیم و چه نخواهیم، در زندگی ما جریان داشته هست. همچنین برخی دیگر با توجه به نتیجه دین و علوم در جامعه معتقدند مباحث دین فقط ناظر به خدا و آخرت و مباحث علم فقط ناظر به زندگی دنیاست؛ بر این مبنا این دو عرصه قلمرو مشترکی ندارند و تعامل معرفتی بین آن‌ها ممکن نخواهد بود؛ بنابراین حرف از علوم انسانی اسلامی لغو و بیهوده خواهد بود.۱۳ عده‌ای دیگر با همین رویکرد عملگرایانه و نتیجه محور، علوم انسانی موجود را در ﺧﺪﻣﺖ اهداف دﯾﻦ و ﺟﺎﻣﻌﻪ دﯾﻨﯽ ﻗﺮار می‌دهند و ﺑﺪون در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻦ هدف و ﻏﺎﯾﺖ و پیش‌فرض‌های آن‌ها، علوم انسانی اسلامی را علومی می‌دانند ﮐﻪ در ﺧﺪﻣﺖ ﻣﺤﺘﻮای دﯾﻦ و ﺗﺒﻠﯿﻎ و ﺗﺮﺗﯿﺐ دﯾﻨﯽ و ﺟﺎﻣﻌﻪ دﯾﻨﯽ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ.۱۴ بنابراین اگر اندیشمندان مسلمان با رویکردی نتیجه‌محور با علوم انسانی سکولار برخورد کنند، چیزی جز تأیید و تبعیت از راهبردها و راهکارهای این علم در پی نخواهد داشت و نتیجه‌ای جز به انحطاط کشاندن انسان و جامعه ندارد. از سوی دیگر، علوم انسانی غربی از پشتوانه فکری افزون بر ۵۰۰ سال فلسفه برخوردار هست؛‌ بنابراین کسانی که دغدغه علوم انسانی دارند، اگر نتیجه‌محور باشند، از آن‌جا که نتیجه خیلی دیر به دست می‌آید ممکن هست مأیوس شوند. همچنین ممکن هست با داشتن رویکرد نتیجه‌گرایی انگیزه لازم را برای مقابله با علوم انسانی سکولار نداشته باشیم. بنابراین با توجه به ویژگی‌هایی که برای علوم انسانی غربی گفته شد، یکی از خصوصیات مهم این علوم سکولار گریز از تکلیف محوری هست؛ زیرا عقلانیت مدرن، حذف کامل تعبد را از زندگی بشر می‌خواهد و همچنان که مقام معظم رهبری مدظله‌العالی فرموده‌اند، «مشاهده اسلام به انسان، به علم، به زندگی بشر، به عالم طبیعت و به عالم وجود، نگاهی هست که معرفت نوینی را در اختیار انسان می‌گذارد. این مشاهده، زیربنا و قاعده و مبنای تحقیقات علمی در غرب نبوده و تحقیقات علمی در غرب، در ستیز با آن‌چه آن را دین می‌پنداشتند، آغاز شده هست.»۱۵ از این رو، اگر در مواجهه با این علوم تکلیف‌محور باشیم به این هدف که با نقد و بررسی و به چالش کشیدن این علوم با تکیه بر مبانی دینی و معرفتی خودمان به علوم انسانی جدید برسیم، امید در جامعه علمی زنده می‌شود و نومیدی معنای خود را از دست می‌دهد. و از آن‌جا که کار به قصد انجام تکلیف و برای رضای خدا انجام می‌گیرد، همه چیز معنا می‌یابد و از پوچی و نهیلیسم دوری می‌شود. همچنین از آن‌جا که دین، منبع تشخیص تکلیف هست، تعبد جایگاه خودش را در استفاده از منابع دینی به عنوان منابع و ابزار معرفت، بازمی‌یابد. البته همچنان که در تعریف تکلیف‌محوری گفته شد، این نوع تکلیف‌محوری به معنای نفی نتیجه و بی‌توجهی به آن نیست و به نظر برسد بتوان گفت این به نوعی نتیجه‌محوری هم هست؛ زیرا نتیجه مد نظر ماست و آن، کسب رضای الهی و سربلند بیرون آمدن از آزمون الهی هست. پی‌نوشت‌ها ۱٫ حمید پارسانیا، ‌مقاله علم سکولار ، علم دینی. ۲٫ بیانات در دیدار جمعی از اساتید دانشگاه‌‌ها، ۲۶/۹/۱۳۸۳٫ ۳٫  بیانات در دیدار جمعی از بانوان قرآن‌پژوه و فعال قرآنی، ۲۷/۷/۱۳۸۸٫ ۴٫  حمید پارسانیا، جهان‌های اجتماعی، ص ۷۰٫ ۵٫  حسینعلی نوروزی، نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت، ص ۱۴۰٫ ۶٫ جورج ریتزر، نظریه جامعه شناسی در دوران معاصر، ترجمه محسن ثلاثی، ص ۲۶۸٫ ۷٫ عبدالحسین نقیب زاده، نگاهی به فلسفه آموزش و پرورش، چاپ یازدهم، صص ۱۶۲-۱۶۳٫ ۸٫ محمدتقی مصباح یزدی، اخلاق در قرآن ج۲ ص ۳۰۳٫ ۹٫ محمدتقی مصباح یزدی، پیام مولا از بستر شهادت صص ۶۸-۶۹٫ ۱۰٫ محمدتقی مصباح یزدی، چکیده‌ای از اندیشه‌های بنیادین اسلامی ص ۱۰۱٫ ۱۱٫ مهرنامه(بوم‌شناسی علوم انسانی)، ماهنامه علوم انسانی، شماره اول، اسفند۱۳۸۸، ص۵۳٫ ۱۲٫ عبدالکریم سروش، درس‌هایی در فلسفه علم الاجتماع، ص۱۵۶-۱۵۸، ۱۹۹ ، ۲۱۸٫ ۱۳٫ حسین سوزنچی، نگاهی به استدلال مخالفان علم دینی: http://www. elmedini.ir. 14. حسین ﺑﺴﺘﺎن، ﮔﺎﻣﯽ به سوی ﻋﻠﻢ دﯾﻨﯽ، ص ۱۲۳٫ ۱۵٫ بیانات در دیدار جمعی از اساتید دانشگاه‌‌ها، ۲۶/۹/۱۳۸۳٫ عباس جلال‌آبادی راوری: دانش پژوه کارشناسی ارشد، فلسفه علوم اجتماعی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ماهنامه فرهنگ پویا-۲۸ انتهای متن/

۹۴/۰۷/۲۱ – ۰۳:۰۰

پیامدهای ناگوار علوم اجتماعی غربی

منبع : پورتال پورتال۱

لطفا نظر خود را درباره پیامدهای ناگوار علوم اجتماعی غربی با ما در میان بگذارید.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب جدید
در گردهمایی ۳ هزار فروشنده صنف الکتریکی از کل کشور در بروکس مطرح شد: تنوع کالا، کیفیت، قیمت مناسب و گارانتی راز موفقیت بروکس در بازار صنعت برق

در گردهمایی ۳ هزار فروشنده صنف الکتریکی از کل کشور در بروکس مطرح شد: تنوع کالا، کیفیت، قیمت مناسب و گارانتی راز موفقیت بروکس در بازار صنعت برق سایت تفریحی پورتال یک :: لطفا در ادامه در گردهمایی ۳ هزار فروشنده صنف الکتریکی از کل کشور در بروکس مطرح شد: …

مطالب جدید
بهترین آبرسان برای پوست خشک چیست؟

بهترین آبرسان برای پوست خشک چیست؟ سایت تفریحی پورتال یک :: لطفا در ادامه بهترین آبرسان برای پوست خشک چیست؟ را ببینید. احساس کشیدگی پوست، سوزش، قرمزی و خارش جزء علائمی هستند که نشان می دهند شما پوستی خشک و حساس دارید! خشکی پوست یکی از مشکلاتی است که به …

مطالب جدید
آموزش تصویری مراحل بازیابی رمز پیج اینستاگرام

آموزش تصویری مراحل بازیابی رمز پیج اینستاگرام سایت تفریحی پورتال یک :: لطفا در ادامه آموزش تصویری مراحل بازیابی رمز پیج اینستاگرام را ببینید. مدت زمان مطالعه این مقاله ۶ دقیقه بسیاری از کاربران به نظر برسد ندانند که فراموشی رمز اکانت پیج اینستاگرام می‌تواند به از دست رفتن پیج …

خرید کامپیوتر,خرید سخت افزار,خرید رم,خرید کارت گرافیک,خرید مانیتور,رم 8 گیگ DDR3,رم 8 گیگ DDR4,ثبت نام لاتاری آمریکا