«پايان انتظار» مادر و پدر شهيدان گمنام
- بهدست:
- دستهبندی: مطالب جدید
«پايان انتظار» مادر و پدر شهيدان گمنام
پورتال تفریحی پورتال ۱ :: لطفا در ادامه «پايان انتظار» مادر و پدر شهيدان گمنام را ببینید.
قرار بود مراسم تقدير از مخترع طرح شناسايي شهداي گمنام از طريق ژنتيك يا همان DNA برگزار شود؛ مراسمي كه شايد در سالن برج ميلاد يا سالني مشابه بايد برگزار ميشد اما…
نویسنده : اسماعيل احمدي
قرار بود مراسم تقدير از مخترع طرح شناسايي شهداي گمنام از طريق ژنتيك يا همان DNA برگزار شود؛ مراسمي كه شايد در سالن برج ميلاد يا سالني مشابه بايد برگزار ميشد اما دعوتنامه براي حضور در بيت شهيدان ابوطالبي بود و نكته جالبتر اين بود كه اسم هيچ مسئولي را به عنوان سخنران نياورده بودند و آورده بودند با حضور خانواده شهدايي كه فرزندشان از همين طريق شناسايي شدهاند.
در كوچه شهيد مرادي در خيابان نامجو، ريسه و بنر و گلدان وسط كوچه و تمثال شهيدان مجيد و فريد ابوطالبي حكايت از اين داشت كه مراسم در اين بيت برگزار ميشود. روي ديوارهاي حياط علاوه بر تمثال شهدا، تصاوير آزمايشگاهي بودكه مخترع بسيجي با همسنگران دانشمندش بر پيكر شهدا كار تحقيقاتي و پژوهشي انجام ميدادند و گوشه گوشه حياط نيز با جعبه مهمات و شمع و فانوس آذينبندي شده بود.
هر لحظه از در كوچك خانه، پدر پيري يا مادر سالخوردهاي با قاب عكسي كه در دست داشت و حاكي از تصوير فرزند شهيدش بود، وارد ميشد و يكي از خادمان مراسم كه لباس خاكي بر تن داشت اسم شهيد آن پدر يا مادر را ميگفت و از جمع صلواتي ميگرفت.
مراسم «پايان انتظار» كه به همت نسل سوم و چهارميهاي روابط عمومي بسيج برگزار شد، نسلهاي اول دفاع مقدس نيز به آن آذيني متفاوت بخشيدند و قبل از شروع مراسم، شاهد حضور حاج محمدرضا تويسركاني، نماينده ولي فقيه در بسيج، سردار فرجيانزاده، معاون هماهنگكننده بسيج، آقا مجتبي شاكري، جانباز سرافراز و عضو شوراي شهرستان تهران و خواهر اصلاني مسئول بسيج جامعه بانوان بوديم كه در كنار پدر و مادر شهيدان جلوس كرده و صميمانه با آنها به گفتوگو نشسته بودند.
ديدن چين و چروكهاي چهرههاي نوراني والدين شهيدان اگرچه برايم سخت بود و سختتر از آن مادر شهيد ابوطالبي كه با ويلچر مخصوص به سختي او را آوردهاند، اما خندههاي شيرين و صميميت و مهربانيشان تمام خستگي را از تن بيرون ميكرد.
جايگاه مراسم يك اتاق كوچك هشت متري بود كه مادران شهيد دورتادور آن روي صندلي نشسته بودند و سخنران هم به احترام آنان ايستاده بود. احمدي از ارتباطش با دكتر تولايي گفت و ادامه داد:بهانه تجمع امروزمان تقدير از بزرگمردي هست كه اگرچه شهداي گمنام را از گمنامي و بينشاني در آورد و پاياني شد بر سال ها انتظار مادران و پدران شهدا اما خود گمنام ماند و به اصرار ما پذيرفت در اين مجلس بيريا حاضر شود و خدا را بر اين حضور و صفا شكر كه دانشمند جهادگر ما علمش را در خدمت به شهيدان مصروف داشت تا ثابت كند تعهد و تخصص يك استاد بسيجي را…»
سپس پدر شهيد ابوطالبي و پس از او، مادر شهيد صبوري هر يك دقايقي را در جمع سخنراني كردند و محور اصلي كلامشان تقدير و پاسداشت مجاهدت اين مخترع بسيجي بود و هر كدام از شادي و خوشحاليشان پس از شناسايي پارهتنشان گفتند.
در ادامه مراسم حجتالاسلام تويسركاني به چند جمله كوتاه اكتفا كرد و دلها را روانه كربلاي ارباب نمود و به بهانه تقرب به محرم الحرام روضهاي خواند.
مراسم حال و هواي خاصي داشت و دكتر تولايي نيز دقايقي از خاطرات تلخ و شيرين خود گفت و از تلاشهايي كه گروه او شبانه روز انجام دادند تا حتي اگر شده يك دقيقه هم زودتر بتوانند به نتيجه رسيده و خانواده شهيدي را از انتظار درآورند.
۲۰ دقيقهاي به غروب آفتاب و اذان مغرب مانده بود و همه اهالي رسانه چشمانتظار تقدير بودند تا اين همه سوژه ماندگار را كه امروز شكار كرده بودند با لوح تقدير كامل كنند و بالاخره مجري اعلام كرد كه قرار هست از مستند زندگي محمود تولايي كه نامش را «گمنام» گذاشته بودند، رونمايي شود. رونمايي مستند با همه مراسمها فرق داشت. مسئولان كه در جعبه مهمات را باز كردند بر ديواره جعبه نوشته بود «مستند گمنام… زندگي…». آنگاه قاب عكسي زيبا كه نقاش هنرمند به شايستگي تمام، تصوير اين مخترع عزيز را روي بوم كشيده بود اهدا و لوح تقدير متفاوتي نيز به وي داده شد؛ لوحي كه به امضاي تمام خانوادههاي شهداي مراسم رسيد و الحق عجب ارزشي يافته بود.
صحنه صحنه اين مراسم خودجوش و مردمي برايم جذاب و دلربا و خاطرهانگيز بود اما آنگاه كه ديديم مادر شهيدان ابوطالبي از يك گوشه صدا زد كه هديهاي براي دكتر تولايي آماده كرده و از سوي ديگر مادر شهيد يكهزارع و آنگاه مادر شهيد صبوري و سپس پدر شهيد… حقيقتاً دلها ميلرزيد از اين همه عاطفه و محبت و دلدادگي. اين مراسم با تقدير از خانواده شهدا به پايان رسيد. لوح و قابي متفاوت؛ قابي كه تصوير پيرجماران و سيد خراسان را در خود جاي داده بود تقديم «چشم و چراغ ملت» شد و اينگونه «پايان انتظار» نيز پايان يافت.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۳۹۴ – ۲۰:۱۵
«پايان انتظار» مادر و پدر شهيدان گمنام
منبع : پورتال پورتال۱
لطفا نظر خود را درباره «پايان انتظار» مادر و پدر شهيدان گمنام با ما در میان بگذارید.
بدون دیدگاه