تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۰۳:۰۰
حاج احمد متوسلیان فرمانده‌ای بود که وقتی موضوع غیرمعمولی در سطح شهرستان می‌دید، کامل آن را پیگیری می‌کرد. به همین دلیل وقتی دید بچه چهار پنج ساله در مریوان گدایی می‌کند موضوع را به سرعت پیگیری کرد.سردار «غلامرضا خسروی نژاد» از جانبازان هشت سال جنگ تحمیلی و از همرزمان جاوید الاثر متوسلیان از حماسه‌های این فرمانده در مناطق غرب کشور و محبوبیت‌اش میان کردها خاطرات بسیاری دارد. او معتقد هست مردم داری حاج احمد و اعتماد او به کردهای محلی و خلوصی که در این راه می‌گذاشت از عوامل موفقیت بی‌نظیر او و ماندگار شدنش در ذهن کرد‌های محلی هست. خسروی نژاد در همین زمینه در گفتگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، به روایت خاطره‌ای پرداخته و می‌گوید:«ما هرچه به دست آوردیم از اسلامیت به دست آوردیم. یعنی عمل به وظیفه کردیم. این که آقای متوسلیان موفق بود و در آن پورتال ۱ موفق‌تر از همه فرماندهان عمل می‌کرد، به خاطر خلوصش هست. حاج احمد متوسلیان وقتی وارد یک روستا می‌شد بنا بر گفته آقای احمدی، مسئول آموزش پرورش زمان مریوان که هنوز هم هست، می‌گفت اول باید معلم به روستا وارد شود. اول باید فرهنگ، علم و دانش را به روستا بیاوریم. کار اصلی را این قضایا در کردستان انجام داد که ما توانستیم آنجا را پاکسازی کنیم.حاج احمد متوسلیان فرمانده‌ای بود که وقتی موضوع غیر معمولی در سطح شهرستان می‌دید، کامل آن را پیگیری می‌کرد. به همین دلیل وقتی دید بچه چهار پنج ساله در مریوان گدایی می‌کند موضوع را به سرعت پیگیری کرد. از بچه پرسید: «پدرت چه کاره هست؟» آن بچه هم کم سن بود و حرف دیگر اعضای خانواده را به خوبی تکرار می‌کرد. گفت: «بابام را پاسدارها کشته اند.» حاج احمد پرسید: «چطور کشتند؟» او گفت: «بابام کومله بوده که توسط آن‌ها کشته شده.» حاج احمد پرسید: «در خانه شما فرد دیگری نیست که کار کند؟» آن بچه هم گفت: «من در خانه دو تا خواهر برادر کوچکتر از خودم و مادرم را دارم.» وقتی حاج احمد این اوضاع را دید او را به سپاه آورد و به پاسدارها سپرد تا وضعیت خانواده او را شناسایی کنند و هر ماه از حقوق سپاه به او مقرری بدهند، حاج احمد متوسلیان این گونه اثر می‌کند و از این قصه‌ها راجع به حاج احمد زیاد داریم. وقتی حاج احمد می‌خواست از مریوان به جنوب برود، مردم برایش نذر می‌کردند و قربانی می‌دادند و می‌گفتند از پیش ما نرو.»