سردار اسماعیل رمضانی جاجرمی

در ادامه از سردار اسماعیل رمضانی جاجرمی دیدن نمایید.

اسماعیل رمضانی جاجرمی (شهادت ۳/۹/۶۵)

 سردار شهید مسئول تعاون لشگر ۵ نصر در قسمت فاو

     فرازی از وصیت نامه سردار رشید اسلام شهید اسماعیل رمضانی :

 
«… بی شك گفتار و نوشتار بشر عادی از بیان آن ها عاجز می باشد. این مدال
الهی بر بازوان مجاهدان چون خورشید در نزد صاحبان اسرار غیبی و ملكوتی می
درخشد. مگر این جلوه همان خلعت نیست كه ابراهیم خلیل الرحمن را مفتخر كرد، و
بارقه ای از مقام حبیب الهی نیست كه در تارك افضل موجودات می درخشد و مگر
نازل مقام ولی الهی نیست از امیرالمؤمنین تا خاتم اولیا كه به آن اولیاء
الله مشرف شدند. اگر هست كه هست با چه بیانی می توان حول آن گردید و با
كدام چشم بشری می شود این جلوه را دید. پس بهتر آن كه من قاصر دم فرو بندم.
به امید این كه من هم اگر خداوند قبول كند از توابین باشم.

بارالها
عمری معصیت كردم, تابع هوای نفسم بودم, حالا با سرشكستگی و پشیمانی از
گناهان گذشته به تو روی آورده ام ، به تو پناه آورده ام. ای که پناه دهنده
بی پناهانی، به تو پناه می برم از شر ظلمت و تاریكی كه جهان را از فساد پر
كرده. به تو پناه می برم چون تو نور همیشگی هستی و شیطان نفس، ظلمت ابدی را
برای من می خواهد. ای خدا اگر نبودم كربلا، به حسین (ع) لبیك گویم در
كربلای ایران هستم و در این جا به امام لبیك می گویم وقتی دلم به امید تو
روشن می شود شب برایم روز و روز برایم نعمت به یاد تو بودن را می آورد. من
این راه را انتخاب كردم چون راهی می باشد كه حسین زهرا انتخاب كرد. راهی می باشد که
علی فخرانی ، ابراهیم كاظمی ، علی شیر غلامی ، عبدالله شاه محمدی ، عباس
فخرایی ، حسن عفت ، سیف الله ملكی ،‌ برات نقی زاده ،‌ علی امینی ،‌ مهدی
ترشیزی,‌ حسن صادقی ، غلام صادقی مقدم ، تقی قاسمی ،‌ عبدالرضا صفر زاده ،
عباس زمان محرابی و … انتخاب كردند. .

 حسین جان دنیا
برای من تیره و تنگ می باشد. حسین, ای آقا ,خودم را آماده كرده ام برای گرفتن
دو بال تا بتوانم به سوی تو پر بكشم. می آیم تا خاطره ی عملیات بیت المقدس و
رمضان را بار دیگر زنده كنم. می آیم تا یاد حسین(ع) و شهدای عملیات رمضان،
تا حق بودن حسین (ع) را با خون خود امضا كنم. هروقت به یاد عملیاتی هایی
كه صورت گرفت ,می افتم ، هروقت به یاد امام زمان(عج) كه در این عملیات ها و
امدادهای غیبی اش می افتم روحم آماده پرواز می شود. هروقت به یاد ناله های
شبانه امام می افتم خجل می شوم كه معصیت كردم و با باری از گناه آمده ام
برای مغفرت ,تا ممکن است در این جا بتوانم از این قفس های جسم و از این زندان
های نفس پرواز كنم ؛ پروازی كه جعفر طیار كرد. بارالها تنها آرزویم از تو
این می باشد كه هرگز در بستر نمیرم. هرجا كه می میرم، شهید شوم اگر شهید نشوم
رویم در پیش امام زمان(عج) سیاه در پیش دوستان رویم سیاه، پس با چه رویی با
آنان برخورد كنم؟

     یاران عزیز حزب الله چند تا چیز از
شما می خواهم كه امیدوارم این كار را برای برادر حقیرتان انجام دهید: امام
این نوری كه در دریایی از ظلمت شروع به تابیدن می كند انشاءالله دنیا را
به سوی نور سوق خواهد داد. این امام را روی چشمتان نگه دارید. مبادا از
 امام روی برگردانید كه مدیون خواهید شد. فقرا را یاری كنید. از انفاق دریغ
نكنید چرا كه خداوند پاداش شما را خواهد داد. سعی كنید با اعمال خود اقلیت
های مذهبی و غیره را به سوی دین نور یعنی اسلام بكشانید. هرگاه در ایمان
خود احساس ضعف كردید قرآن بخوانید ، دعاها را فراموش نكنید ، دعای كمیل و
توسل را حتما به پا دارید. سعی كنید غذا كه می خورید و هر قدم كه بر می
دارید جز برای خدا نباشد ، سعی كنید با رفتار خود و كردارتان و اخلاق
اسلامیتان الگو باشید. هرگز در صدد تضعیف روحانیت كاری انجام ندهید ، با
منافقین آن طور كه امام می گوید رفتار كنید ، وقتی سر مزار شهیدان می روید
برای شهیدان گریه نكنید بلكه برای مظلومیت حسین (ع) گریه كنید. هرگز خدا را
از یاد نبرید كه اگر از یاد ببرید حتی در یك كار كوچك زیان خواهید كرد، به
معلولین جنگ تحمیلی حداكثر احترام و توجه را مبذول بدارید چون آن ها
شهیدان زنده اند. با اسرا مانند صدر اسلام و پیامبر عمل بكنید. تا زمانی كه
با خدا هستید اگر تمام دنیا بر علیه شما برخیزند هراسی به دل راه ندهید.
شما ای دانش آموزان و ای چراغ های فروزان امت اسلام، سعی كنید وظیفه خود
نسبت به شهدا را انجام دهید. افرادی در میان شما هستند و می خواهند تفرقه
بیندازند,سعی كنید آن ها را بسازید و اگر ساخته نشدند آن ها را طرد كنید.در
پایان چند جمله با بازماندگانم دارم. پدر جان ، برادران و خواهرانم ، ای
تمام خویشانم از من راضی باشید و نگذارید نزد ائمه اطهار شرمنده باشم، اگر
از من حقیر نزد شما كوتاهی بوده به روح بزرگ خودتان مرا ببخشید. خانواده
ام(همسرم ) من از ابتدای زندگی با شما و برای شما همسر خوبی نبودم. اگر می
خواهی دوباره همدیگر را ملاقات كنیم مرا حلال كن و فرزندانم مهدی ,جواد و
مجید و دخترم را مانند زینب تربیت كن که راهم را همچون خانواده  مولایم
حسین ادامه بدهند، خداوند یار و یاور همه شما باشد. (جلال دوست، ۱۳۹۲، صص
۸۴ به بعد.)

نویسنده : خلیل باقری مشک آبادی

اسماعیل رمضانی جاجرمی ,سردار شهید, خراسان شمالی, بجنورد ,مشاهیر, مفاخر

منبع : http://iranikan.rozblog.com

تهیه و گرد آوری : پورتال تفریحی و سرگرمی پورتال یک

لطفا نظرات خود را درباره مطالب سردار اسماعیل رمضانی جاجرمی با ما در میان بگذارید.