روغن‌سوزی ماشین تألیف و تخته گاز ترجمه‌های غرب!
- به‌دست:
- دسته‌بندی: مطالب جدید
روغن‌سوزی ماشین تألیف و تخته گاز ترجمه‌های غرب!
پورتال تفریحی پورتال ۱ :: لطفا در ادامه روغن‌سوزی ماشین تألیف و تخته گاز ترجمه‌های غرب! را ببینید.
وقتی ترجمه یکه‌تازی می‌کند و تالیف آنچنان حرفی برای گفتن ندارد.
حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ خیابان انقلابی که از ترجمه پُر و از تألیف خالی می باشد. از دست فروش تا مغازه‌های پرزرق و برق انقلاب همه را که زیر و رو کنی می‌توانی هزاران کتاب ترجمه پرفروش را پیدا کنی که نیمی از مردم منظقه داستانش را بلدند، اما همین مردم شریف و دوست داشتنی ممکن است سالی یکبار هم کتاب‌های تألیفی وطنی را نخوانند.
حالا بیا و پیدا کن پرتقال فروش را! گیر کار کجاست؟ تألیف بد می باشد یا ترجمه؟ ترجمه خوب می باشد یا تألیف؟ بین مردم که باشی لابه‌لای حرف‌هایشان متوجه نکته‌ای می‌شوی که مجبورت می‌کنند کتاب‌هایت را زیر و رو کنی و به دنبال گره جذاب داستان باشی، اما انگار گره‌ای نیست، بهتر می باشد بگویم کم می باشد و محدود، خلاصه‌اش را بگویم، نگرد، نداریم و به چشم نمی‌آید. اینجاست که موتور تألیف به روغن‌سوزی می‌افتد و قدرتش به مازراتی ترجمه نمی‌رسد.
آقای نویسنده یک دقیقه صبر کن قلمت را زمین بگذار. چرا داستان‌هایت گره‌های جذب کننده ندارد؟ خانم نویسنده گوشت را به من بسپار، مگر ما از نویسنده‌های غربی چه چیزی کم داریم؟ دستتان باز نیست؟ مجوز نمی‌دهند؟ بهتر نیست دایره لغاتت را افزایش دهی؟ بهتر نیست برای کلمات خط قرمز جایگزین انتخاب کنی. ما هنوز هم منتظر تألیفات جذاب شما هستیم تا هنگام ورود به کتابفروشی‌ها و منظقه کتاب‌ها چشم‌مان به کتاب‌های تألیفی بخورد و در دل قربان صدقه قلم‌تان برویم ، نه این‌که به محض ورود به کتابفروشی‌ها با تعدد ترجمه روبه‌رو شویم.
یک جذابیت، یک مشاهده جدید، یک خلاقیت ممکن است ادبیات ما را جهانی کند. چرا داستان‌های ما جای اقتباس سینمایی ندارد؟ به جرأت می‌توانم بگویم بیشترین جذابیت فیلم‌های هالیوود از داستان‌های اقتباسی‌اش می باشد داستان‌هایی که بارها مردم آن را خوانده‌اند اما باز هم برای دیدنش پا به سینما می‌گذارند و گاهی حتی چند کارگردان یک داستان خاص را به فیلم‌نامه تبدیل می‌کنند. می‌خواهم بگویم علتش چیست؟
تبصره: البته باید بگویم که ما نویسنده‌های مطرح هم داریم، کسانی که در میان ترجمه‌های انبوه امروز آوازه نیمه جهانی دارند، اما بیشتر نویسنده‌هایمان یک خط مستقیم بدون پستی و بلندی را در حال دنبال کردن هستن که ضربه اصلی را به قلب ادبیات ما وارد می‌کند.
پس گوش کن نویسندگی در غرب یک شغل می باشد. یک شغل که برایش تلاش می‌کنند خودشان را در بطن ژانری که می‌نویسند می‌گذارند. حتی شده سال‌ها در شغل‌هایی مرتبط با ژانر خود کار می‌کنند تا آگاهی‌های خود را افزایش دهند و بتوانند شخصیتی را خلق کنند که لمسش کرده‌اند.
اما در کشور ما نویسندگی یا شاعر شدن حاصل یک دل‌گرفتگی یا رو به راه نبودن می باشد یا بهانه‌ای برای غوطه میل کردن در میان روشنفکرها!
این درست می باشد که تمدن و فرهنگ چندین هزارساله ادبیات ما را با انگیزه‌های این‌چنینی خود زیر سؤال ببرید؟
نویسنده عزیز برگرد و پشت سرت را مشاهده کن، حافظ، مولوی، جلال، پروین، مگر این‌ها نبودند که ادبیات دنیا را تکان دادند؟ ما از شما تکان نمی‌خواهیم، یک زلزله یک ریشتری کافیست.البته این را بگویم فقط برای شروع …حالا این شما و این قلم همت شما.
یادداشت از: سعیده سادات احمدی
انتهای پیام/
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
ورود لایه‌های پنهانی زبان بیگانه ریشه در ترجمه دارد
سلیقه مخاطبان یک ضرورت در انتشار کتاب می باشد
نگاهی تجاری بر ترجمه کشور سایه افکنده می باشد
گرامی‌داشت نوش‌آفرین انصاری در عصر کتاب
داستان‌های ما خلاقیت و تنوع ندارند
ناکامی سلمان رشدی در انتقام از امام (ره)
شبکه‌های مجازی بساط مثنوی‌خوانی را برچیدند
دیدارهای رسمی و تهرانگردی فارسی آموزان تونسی و قطری
شمس مولانا هرگز غروب نمی‌کند
کزازی کتاب «کمدی الهی دانته» را ترجمه کرد
۱۴ مهر ۱۳۹۴ – ۰۷:۰۴
روغن‌سوزی ماشین تألیف و تخته گاز ترجمه‌های غرب!
منبع : پورتال پورتال۱
لطفا نظر خود را درباره روغن‌سوزی ماشین تألیف و تخته گاز ترجمه‌های غرب! با ما در میان بگذارید.
بدون دیدگاه