رابطه تعبد و تعقل در تکلیفمداری یا نتیجه‌گرایی

رابطه تعبد و تعقل در تکلیفمداری یا نتیجه‌گرایی

وبسایت تفریحی پورتال ۱ :: لطفا در ادامه رابطه تعبد و تعقل در تکلیفمداری یا نتیجه‌گرایی را ببینید.

پورتال۱ آرشیو وب فارسی:فارس:
رابطه تعبد و تعقل در تکلیفمداری یا نتیجه‌گرایی
بر اساس مشاهده ظاهری و عرفی، هنگامی که انسان با تعقل به حکمی می‌رسد، به دنبال نتیجه می باشد و هنگامی که با تعبد، عملی را انجام می‌دهد، هیچ نتیجه‌ای را در نظر ندارد.

خبرگزاری فارس: رابطه تعبد و تعقل در تکلیفمداری یا نتیجه‌گرایی

رابطه تعبد و تعقل در تکلیف‌مداری بر اساس مشاهده ظاهری و عرفی، هنگامی که انسان با تعقل به حکمی می‌رسد، به دنبال نتیجه می باشد و هنگامی که با تعبد، عملی را انجام می‌دهد، هیچ نتیجه‌ای را در نظر ندارد بلکه فقط به دنبال انجام تکلیف می باشد؛ چنان‌که حضرت امام خمینی(ره) فرمودند: «ما مکلّف به ادای تکلیفیم نه حصول نتیجه». اما آیا می‌توان عملی را بدون درنظرگرفتن نتیجه انجام داد؟ اصولاً هرکس عملی را برای رسیدن به نتیجه‌ای انجام ندهد، عملش هدفی ندارد و عمل بی‌هدف، بیهوده و غیرحکیمانه می باشد. اما با نگاهی عمیق‌تر و دقیق‌تر مشخص می‌شود که انسان در هر صورت به دنبال نتیجه می باشد. برای تبیین این موضوع، از ضرورت نیاز به دین آغاز می‌کنیم. چرا انسان به دین نیاز دارد؟! چرا خداوند برای انسان‌ها دینی را تعیین می‌کند و پیامبری را می‌فرستد تا این دین را به او ابلاغ و برایش تبیین کند؟! چرا انسان نمی‌تواند بدون دین، زندگی مناسبی داشته باشد؟! برای پاسخ به این پرسش‌ها می‌دانیم که خداوند، کار بیهوده انجام نمی‌دهد و خداوند، هر موجودی را برای هدفی و رسیدن به کمال مناسبش آفریده می باشد. انسان را نیز برای رسیدن به کمال مناسب خودش آفریده می باشد. با دلایل عقلی و نقلی ثابت می‌شود که انسان، روح دارد و روح، ساحت اصلی او می باشد؛ ازاین‌رو کمال مناسب انسان نیز به‌طور‌طبیعی مربوط به همین ساحت اصلی می باشد. از سوی دیگر، زندگی اصلی انسان در سرای آخرت رقم می‌خورد و دنیا فقط گذرگاهی برای آزمودن انسان‌ها می باشد. با وجود این، می‌توان گفت کمال مناسب آدمی، نزدیک شدن به موجود لایتناهی یا به عبارت معروف «قرب الهی» و زندگی سعادتمندانه اخروی می باشد. به عبارت دیگر، هدف انسان باید قرب الهی باشد و همه فعالیت‌هایش را به‌گونه‌ای تنظیم کند که او را به خداوند، نزدیک و آخرتش را آباد کند. طبیعی می باشد که هرکسی برای رسیدن به هدف مورد نظرش باید به‌طور مداوم انتخاب کند و انتخاب‌های درستی نیز داشته باشد. بدیهی می باشد که انتخاب‌های غلط، انسان را از مسیر منحرف می‌کند و به ناکجاآباد می‌رساند. از سوی دیگر، یکی از لوازم انتخاب درست، شناخت صحیح می باشد و هر انتخابی که شناختی درست و کامل زمینه‌ساز آن باشد، از خطا مصون خواهد بود. همچنین، شناخت‌های عادی و متعارف انسان‌ها که از همکاری حس و عقل به دست می‌آید، هرچند نقش مهمی در تأمین نیازهای زندگی ایفا می‌کند، اما با توجه به خطاپذیری حس و محدودیت عقل نمی‌توان برای شناخت مسیر کمال و سعادت حقیقی در همه ابعاد فردی و اجتماعی، مادی و معنوی، دنیوی و اخروی به آن‌ها اعتماد کرد. با جود این، اگر راه دیگری وجود نداشته باشد، هدف الهی از آفرینش انسان تحقق نخواهد یافت. ازاین‌رو حکمت الهی اقتضا می‌کند که راه دیگری غیر از حس و عقل را در اختیار انسان قرار دهد تا با تمسک به آن در مسیر تکاملی حرکت کند.۱ با بیان فوق، ما نتیجه‌گرا یا غایت‌نگر هستیم؛ یعنی با مشاهده به نتیجه در مورد افعال تصمیم‌گیری می‌کنیم. این نوشته، همان می باشد که عدلیه(شیعه و معتزله) می‌گویند احکام الهی، تابع مصالح و مفاسد می باشد. انواع احکام شرعی نیز با همین مشاهده معنا پیدا می‌کند؛ به‌این‌صورت‌که اگر نتیجه فعلی مصلحت لازمی داشته باشد، واجب؛ چنان‌چه مفسده لازمی داشته باشد، حرام؛ اگر مصلحت غیرلازمی داشته باشد، مستحب؛ درصورتی‌که مفسده غیرلازمی داشته باشد، مکروه و اگر نسبت به مصلحت و مفسده لااقتضاء باشد، مباح می باشد. خلاصه این‌که حکم هر فعلی با توجه به نتیجه‌ای که در کمال و سعادت حقیقی دارد، مشخص می‌شود. عدلیه(معتزله و امامیه) برخلاف اشاعره که قائل به حُسن و قبح شرعی هستند، به حسن و قبح عقلی معتقدند؛ یعنی عقل بدون کمک شرع، توانایی تشخیص حسن و قبح برخی از امور را دارد. در مواردی که عقل بدون کمک شرع حکم می‌کند، براساس قاعده «کل ما حکم به العقل حکم به الشرع» این حکم از آن جهت که کاشف از اراده تشریعی الهی می باشد، همان حکم شرع می باشد؛ به‌واقع عقل تأثیر فعل را در نتیجه می‌سنجد و اگر حکم کند که این فعل برای رسیدن به فلان نتیجه مطلوب لازم می باشد، حکم به وجوب می‌کند. ولی اگر احتمال معقولی داده شود که نتیجه مطلوب، از این فعل به‌دست نمی‌آید، حکم وجوب نیز از بین می‌رود. چون از ابتدا فعل را برای آن نتیجه در نظر گرفته بود؛ ازاین‌رو انجام آن فعل، بیهوده خواهد بود. فرض کنید در شهری یک مرض ناشناخته شایع شده می باشد، و گفته می‌شود در شهری دورافتاده دارویی وجود دارد که این بیماری را درمان می‌کند. در این‌جا عقل حکم می‌کند که برای حفظ نظام و بقای نوع و از باب دفع ضرر، رفتن به آن منظقه و یافتن داروی موردنظر لازم می باشد؛ ولی به‌محض این‌که احتمالی معقول ـ‌احتمالی معتنابه در برابر ضرر بیماری‌ـ داده شود که رفتن به آن منظقه تأثیری در درمان این مرض ندارد؛ به‌طور طبیعی رفتن به آن منظقه و تحمل زحمت سفر، بیهوده خواهد بود. در این‌جا چون از ابتدا فعل برای یک نتیجه واجب شده بود، بعد از این‌که دانستیم فعل ما آن نتیجه را به همراه ندارد حکم وجوب ساقط می‌شود. اما در احکام مستنبَط از متون دینی، با توجه به استدلال مذکور، اصولاً این متون دینی و وحیانی برای این آمده‌اند که انسان به‌وسیله قوای شناختی خویش توانایی تشخیص مصالح و مفاسد بسیاری از امور را در ابعاد مختلف فردی و اجتماعی، مادی و معنوی، دنیوی و اخروی را ندارد. این متون می‌خواهند به انسان بگویند که باید فلان کار را انجام دهی تا مصلحتی به تو برسد یا فلان کار را ترک کنی تا از مفسده‌ای در امان بمانی. حال ممکن می باشد برخی از مصالح و مفاسدی که مورد نظر احکام دینی می باشد، توسط عقل، شناخته یا از سوی خود متون دینی به آن‌ها اشاره شود ولی نه عقل، علت تامه حکم شرعی را می‌داند و نه در متون دینی به علت تامه اشاره شده می باشد بلکه در مواردی به برخی از حکمت‌های حکم اشاره شده می باشد. به‌طور مثال بر اساس برخی روایات، حکمت روزه این می باشد که اغنیا رنج گرسنگی را بچشند تا به مستمندان کمک کنند.۲ اگر این حکمت را علت تامه و مصلحت انحصاری روزه تلقی کنیم، کسی می‌تواند بگوید نباید منعی باشد که به‌جای روز، شب‌ها از نوش جان کردن و آشامیدن خودداری کنیم! چون در این وضعیت نیز شخص غنی گرسنگی را درک می‌کند. یا اگر هدف، تحمل گرسنگی اغنیاء می باشد چرا فقرا باید روزه بگیرند یا اصلا برای تحمل گرسنگی چه نیازی به نیت قربت می باشد و چرا در ماه مبارک رمضان و موارد دیگر. و با توجه به همین موارد می باشد که امام سجاد j می‌فرمایند: إِنَّ دِینَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ لَا یُصَابُ بالْعُقُول۳ ؛ دین خدا به‌وسیله عقل به دست نمی‌آید. چون ممکن می باشد مصالح بسیاری برای یک حکم وجود داشته باشد که عقل انسان ممکن است به یک یا چند مورد از آن‌ها برسد و ممکن است چند مورد هم در آیات و روایات ذکر شده باشد ولی نمی‌توان گفت که علت تامه حکم- همه مصالح مورد نظر- کشف شده می باشد. در این موارد هم باز ما نتیجه‌گرا هستیم، اما نتایجی که به طور تفصیلی نمی‌دانیم چیست. فقط می‌دانیم چون این احکام از منبعی آمده که علم و عصمت از ویژگی‌های آن می باشد و سعادت حقیقی انسان‌ها را می‌خواهد، مصلحت یا مصالحی دارد. ما یقین داریم هر حکمی که از سوی دین صادر شده، برای رسیدن به نتیجه‌ای می باشد و آن نتیجه در نهایت، کمال و سعادت فردی و اجتماعی، مادی و معنوی، دنیوی و اخروی انسان می باشد؛ اما دقیق نمی‌دانیم چه نتیجه‌ای و چه مصلحتی. چنان‌که وقتی به پزشک مراجعه می‌کنیم و او نسخه‌ای برای ما می‌نویسد، فواید تفصیلی داروها را نمی‌دانیم ولی به‌اجمال می‌دانیم داروهایی را که تجویز می‌کند، به نفع ماست. حضرت امام خمینی(ره) این نوشته را چنین بیان می‌کنند: انسان باید ملاحظه کند که در این عملى که مى کند نتیجه حاصل مى شود، نمى شود؟ آیا مى رسد به این مقصدى که دارد، نمى رسد؟ اگر مطمئن شد که به آن مقصد مى رسد اقدام مى کند، اگر مطمئن نشد اقدام نمى کند. یک قسم از مسائل این‌طورى می باشد. یک قسم از مسائل هم هست که انسان تکلیف دارد از طرف خدا، که اصل نوشته یک تکلیفى هست. و نتایجى هم احتمال مى رود حاصل بشود، و احتمال هم مى رود حاصل نشود. در این مسائلى که آدم تکلیف دارد که اقدام بکند، دیگر نباید ما در آن مسائل علم به این‌که نتیجه اى [از] آن مطلبى که ما مى خواهیم، حاصل مى شود، این لازم نیست علم پیدا کند؛ انسان دنبال این می باشد که آن تکلیفى که به او شده، به آن تکلیف عمل بکند.۴ به عبارت دیگر هرآن‌چه حکم شرعی باشد، نتیجه‌ای را دربردارد؛ یعنی چه با تعقل به حکم شرعی برسیم و چه با تعبد، نتیجه مطلوبی را دنبال می‌کنیم. تنها تفاوت در این می باشد که آن‌چه را که عقل به عنوان حکم شرعی تلقی می‌کند از ابتدا با در نظر گرفتن یک نتیجه مشخص بوده می باشد، یعنی عقل در نظر گرفته می باشد که فعل مشخصی نتیجه مشخص و مطلوبی را به بارمی‌آورد. در این صورت چون از ابتدا نتیجه مشخصی را مدنظر قرار داده‌ایم، اگر بدانیم که آن فعل مشخص آن نتیجه مشخص را ندارد، تکلیف ساقط می‌شود. ولی در احکام مستنبط از نقل، چون نتیجه مورد نظر را به طور مشخص نمی‌دانیم-بلکه به دنبال مصلحتی هستیم که خداوند در نظر گرفته می باشد- اگر بدانیم یکی از نتایج آن فعل محقق نمی‌شود، تکلیف ساقط نمی‌گردد؛ چون چه‌بسا نتایج و مصالح بسیار دیگری بر آن فعل مترتب شود که ما به دلیل محدودیت قوای ادراکی از آن بی‌خبریم و به دلایل مختلفی گمان کرده‌ایم که مصلحت فعل فقط همان می باشد که ما تصور می‌کنیم. نکته مهم این می باشد که عمده احکام دینی ما عقلی نیست بلکه از نقل برداشت شده می باشد؛ ازاین‌رو در عمده احکام دینی باید فقط به تکلیف عمل کنیم و به دنبال نتیجه مشخصی نباشیم و بدانیم مصالحی که خداوند از طریق این تکلیف برای ما در نظر گرفته، بسیار فراتر از آن چیزی می باشد که ما تصور می‌کنیم.از این روست که حضرت امام(ره) می‌فرمایند ما مکلف به ادای تکلیفیم نه حصول نتیجه. اما این جمله امام(ره) بدین معنا نیست که ما هیچ نگاهی به نتیجه نداریم. چون همین امام(ره) در پاریس در پاسخ به برخی مراجعان که آیا فکر نمی‌کنید این خطر وجود دارد که ادامه این خونریزی و قربانی‌دادن‌ها در دل‌های مردم یأس و دلسردی ایجاد کند، به‌طوری‌که اصل نهضت از بین برود؟ آیا بهتر نیست کمی دست نگهدارید و به ترتیبی درصدد اصلاح موقتی رژیم موجود برآیید؟ فرمودند: «وظیفه ما عمل به احکام الهی می باشد و این دیگر به عهده خداست که نتیجه اعمال ما در زمان حیات ما یا پس از آن تحقق یابد.» این دو جمله امام(ره) و موارد دیگر۵ نشان می‌دهد که ایشان در انجام تکالیف تعبدی هم به دنبال نتیجه بودند اما نتیجه را به خدا واگذار می‌کردند. گاهی ممکن می باشد آن‌چه به عنوان نتیجه‌ یک فعل تعبدی در نظر داریم محقق نشود ولی این فعل حتما مصالحی دارد. ممکن می باشد مصلحت این فعل، در همان زمان باشد اما به دلیل بی‌توجهی یا بی‌اهمیت تلقی کردن آن، تصور شود که نتیجه‌ای دربرنداشته می باشد. یا ممکن می باشد مصلحتی در زمان‌های آینده داشته باشد، یا امکان دارد در دنیا نتیجه نداشته باشد بلکه نتیجه این فعل مربوط به آخرت باشد. اما هرچه باشد، از آن‌جا که با حکم الهی، این فعل بر انسان واجب شده می باشد، حتما مصلحتی در پی دارد که برای انسان و جامعه انسانی ضروری می باشد. ازاین‌رو تعبد نیز نوعی تعقل می باشد؛ چون عقل حکم می‌کند به دین که دنبال مصالح دنیوی و اخروی ماست، متعبد باشیم؛ چنان‌که امام صادقj در پاسخ به پرسشی درباره چیستی عقل می‌فرمایند: ما عُبِدَ بِهِ الرَّحمنُ وَ اکتُسِبَ بِهِ الجِنانُ؛ عقل آن چیزی می باشد که به‌وسیله آن خدای رحمان عبادت شود و بهشت به‌دست آید. از ‌این ‌رو اگر دین تکلیفی به گردن ما نهاد، نباید با مقیاس‌ها و سنجه‌های محدود بشری،‌ مصالح آن را به یک یا چند نتیجه مشخص که عقل به آن رسیده می باشد، محصور کنیم. پی‌نوشت‌ها ۱٫ محمدتقی مصباح یزدی، آموزش عقائد، تهران، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل، چاپ سوم، ۱۳۷۹، ص ۱۷۷و۱۷۸ (با عوض و اضافات) ۲٫ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه ، ج۲، ص ۷۳٫ ۳٫ شیخ صدوق، کمال‌الدین و تمام‌النعمه، ج۱، ص ۳۲۴٫ ۴٫ صحیفه امام، ج۵، ص ۱۸٫ ۵٫ برای نمونه رک: صحیفه امام، ج۵، ص ۱۸، صحیفه امام، ج۵، ص ۲۴، صحیفه امام، ج۹، ص ۴۱۰٫  سیدمصطفی میرباباپور: دانش‌پژوه کارشناسی ارشد دین‌شناسی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ماهنامه فرهنگ پویا-۲۸ انتهای متن/

۹۴/۰۷/۲۵ – ۰۴:۱۵

رابطه تعبد و تعقل در تکلیفمداری یا نتیجه‌گرایی

منبع : وبسایت پورتال۱

لطفا نظر خود را درباره رابطه تعبد و تعقل در تکلیفمداری یا نتیجه‌گرایی با ما در میان بگذارید.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب جدید
در گردهمایی ۳ هزار فروشنده صنف الکتریکی از کل کشور در بروکس مطرح شد: تنوع کالا، کیفیت، قیمت مناسب و گارانتی راز موفقیت بروکس در بازار صنعت برق

در گردهمایی ۳ هزار فروشنده صنف الکتریکی از کل کشور در بروکس مطرح شد: تنوع کالا، کیفیت، قیمت مناسب و گارانتی راز موفقیت بروکس در بازار صنعت برق سایت تفریحی پورتال یک :: لطفا در ادامه در گردهمایی ۳ هزار فروشنده صنف الکتریکی از کل کشور در بروکس مطرح شد: …

مطالب جدید
بهترین آبرسان برای پوست خشک چیست؟

بهترین آبرسان برای پوست خشک چیست؟ سایت تفریحی پورتال یک :: لطفا در ادامه بهترین آبرسان برای پوست خشک چیست؟ را ببینید. احساس کشیدگی پوست، سوزش، قرمزی و خارش جزء علائمی هستند که نشان می دهند شما پوستی خشک و حساس دارید! خشکی پوست یکی از مشکلاتی است که به …

مطالب جدید
آموزش تصویری مراحل بازیابی رمز پیج اینستاگرام

آموزش تصویری مراحل بازیابی رمز پیج اینستاگرام سایت تفریحی پورتال یک :: لطفا در ادامه آموزش تصویری مراحل بازیابی رمز پیج اینستاگرام را ببینید. مدت زمان مطالعه این مقاله ۶ دقیقه بسیاری از کاربران به نظر برسد ندانند که فراموشی رمز اکانت پیج اینستاگرام می‌تواند به از دست رفتن پیج …

خرید کامپیوتر,خرید سخت افزار,خرید رم,خرید کارت گرافیک,خرید مانیتور,رم 8 گیگ DDR3,رم 8 گیگ DDR4,ثبت نام لاتاری آمریکا