تنها شهید اروپایی دفاع مقدس

تنها شهید اروپایی دفاع مقدس

پورتال۱ آرشیو وب فارسی:تا شهدا: ممکن است بسیاری از جوانان ایرانی ندانند که در دفاع مقدس نه تنها رزمندگانی از کشورهای مسلمان برای دفاع از سرزمین شیعه به جنگ علیه رژیم بعث عراق رفتند بلکه یک جوان فرانسوی با همه محدودیت هایی که داشت برای دفاع از اسلام روانه جبهه های جنگ شد.به گزارش تا شهدا؛ ژروم ایمانوئل کورسل، تنها شهید اروپایی دفاع مقدس متولد فرانسه می باشد که پس از تشرف به دین مبین اسلام به” کمال کورسل” عوض اسم داد و به تحصیلات دینی در مدارس علمیه قم پرداخت. ژروم دو ساله بود که طعم جدایی پدر و مادرش را چشید. در زندگی همراه مادر، با آموزه های مسیحیت آشنا شد و در پانزده ساله، در سفری که برای تماشا پدرش رفته بود با مذهب شافعی آشنا و به این مذهب گروید. اندکی بعد از پیروزی انقلاب، با شنیدن سخنرانی های حضرت امام (ره) که به زبان فرانسوی ترجمه شده بود، جرقه های عدالت خواهی در ذهن وی زده شد و با آشنایی با دانشجویان ایرانی پیرو خط امام مقیم پاریس، حضور در برنامه ها و مراسم های کانون دانشجویان ایرانی بخش جدایی ناپذیر زندگی ژروم شد و تحت تأثیر دعای کمیل، شیعه شد. ژروم دوست داشت اسم «علی» را انتخاب کند اما به دلیل حضور در کشوری که مسلمانان در اقلیت بودند، اسم کوچک خود را «کمال» گذاشت. همزمان با شروع جنگ تحمیلی مسئولان اعزام به جبهه به دلایل امنیتی از ورود وی به جبهه ها خودداری می کردند. کمال با اصرار فراوان پیگیری توانست همراه با سپاه بدر در سال ۱۳۶۳ در جبهه حضور پیدا کند. کتاب کمال کورسل داستان زندگی شهیدی را بازگو می کند که در فرانسه به دنیا آمد و بزرگ شد؛ اما عشق به امام خمینی(ره) و دین اسلام او را به مسیری کشاند که زیباترین پایان یعنی شهادت را به وی عطا کرد. سید محمدصادق حسینی مقدم در مقدمه این کتاب آورده می باشد: روزی در گلزار شهدای علی بن جعفر(ع) شهرستان قم قدم می زدم که قبری در بین شهدا توجه مرا به خود جلب کرد. روی قبر نوشته شده بود مجاهد فرانسوی “شهید کمال کورسل”. کتاب در بخش های مختلف به زندگی این شهید از زمان کودکی تا زمان شهادت وی پرداخته می باشد. بخش ویژه داستان شهید کمال کورسل ماجرای دیدار او با امام خمینی (ره) می باشد. در بخشی از کتاب آمده می باشد: ژروم گفت: به خانه که برمی گردم جو زندگی مثل پیش از آمدنم به کانون می شود، زندگی عادی همراه با موزیک و موسیقی. این مرا آزار می دهد. نمی خواهم به مادرم بی احترامی کنم ولی او فکر می کند این کارها ممکن است بتواند مرا به زندگی عادی برگرداند. گفتم: به هر حال مادرت می باشد. چرا به دیدنش نمی روی؟ اگر سراغ مادرت نروی، گناه می کنی. بعد از کلی جر و بحث قانع شد به دیدار مادرش برود. در آخر به او گفتم: این ارتباط را برقرار کن، ممکن است ایشان هم مسلمان بشود. پس از این ماجرا چند بار ژروم را دیدم و از او پرسیدم: سراغ مادرت می روی؟ گفت: آری می روم. مادرش هم بعد از آن روز چند بار به کانون آمد تا از شرایط پسرش مطلع شود. ژروم از او خواسته بود وقتی وارد کانون می شود، روسری داشته باشد. مادرش هم موقع ورود به کانون این مساله را رعایت می کرد و روسری سرش می گذاشت. چهره و طرز رفتارش نشان می داد که آن نارضایتی و ناراحتی گذشته را از ژروم ندارد. در قسمت دیگر کتاب می خوانیم: روز اولی که روزه گرفته بود، سحری نخورد، فکر می کرد در روزه گرفتن باید به انسان سخت بگذرد. من راهنمایی اش کردم و به او گفتم: کسانی که روزه می گیرند، سحری می خورند تا گرسنگی به آنها فشار نیاورد. مردم حاضرند سختی بکشند، ولی نه مثل تو که اینطور گرسنه شدی و یک گوشه افتادی. بعد متوجه شد که عبادت های اسلام سختی مطلق نیست، بلکه آمیخته ای از سختی و آسانی می باشد. گاهی نیمه شب بلند می شدم و می دیدم بیدار می باشد و سجاده اش را پهن کرده. نماز شب می خواند و با خدا راز و نیاز می کرد. بعضی مواقع هم می دیدم که گریه می کند و به زبان فرانسه صحبت می کند. یک بار که مشغول راز و نیاز بود، بیدار شدم و به او گفتم: کمال چه می گویی؟ گفت: هیچی، دارم با خودم صحبت می کنم، تو بخواب. در قسمتی دیگر آمده می باشد: کمال پس از چند ماه حضور در ایران، تصمیم گرفت برای دیدار با مادرش چند روزی به فرانسه برود. قبل از رفتن پیش من آمد و پرسید مادرم مسیحی می باشد، نمی دانم با غذایی که درست می کند چه کنم؟ بخورم یا نخورم؟ چه حکمی دارد؟ همانجا من با دفتر امام خمینی(ره) تماس گرفتم و این سوال را پرسیدم و آنها جواب دادند: اشکال ندارد، ولی سعی کنید از دوستانتان که آنجا هستند، ایرانی یا غیر ایرانی مسلمان خانم هایشان با مادرتان آشنا شوند و او را راهنمایی کنند. در بخش دیگر می خوانیم: پس از اینکه در چند عملیات از سوی گردان شهید دستغیب اعزام شد و موفق به حضور در خط مقدم نشد، تصمیم گرفت گردانش را عوض کند. زمانی که در گردان شهید دستغیب بود، چند بار به مهمانی بچه های گردان ما، شهید صدر آمد. همین حضور در گردان و تماشا شرایط آن بود که تصمیم گرفت به گردان شهید صدر بیاید. می گفت: گردان شما به لحاظ عملیاتی از گردان شهید دستغیب بهتر می باشد، اینجا توفیق بیشتر نصیب انسان می شود؛ حداقل شهید هم نشود زخمی می شود. کمال در سال ۱۳۶۷ و در جریان عملیات مرصاد در عملیات هلی برن نیروها که توسط هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی انجام می شد، با اصابت گلوله ای به سرش به درجه رفیع شهادت نائل شد.

جمعه ، ۱۰مهر۱۳۹۴

[دیدن متن کامل خبر]

تنها شهید اروپایی دفاع مقدس

تهیه و گردآوری : پورتال ۱

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب جدید
در گردهمایی ۳ هزار فروشنده صنف الکتریکی از کل کشور در بروکس مطرح شد: تنوع کالا، کیفیت، قیمت مناسب و گارانتی راز موفقیت بروکس در بازار صنعت برق

در گردهمایی ۳ هزار فروشنده صنف الکتریکی از کل کشور در بروکس مطرح شد: تنوع کالا، کیفیت، قیمت مناسب و گارانتی راز موفقیت بروکس در بازار صنعت برق سایت تفریحی پورتال یک :: لطفا در ادامه در گردهمایی ۳ هزار فروشنده صنف الکتریکی از کل کشور در بروکس مطرح شد: …

مطالب جدید
بهترین آبرسان برای پوست خشک چیست؟

بهترین آبرسان برای پوست خشک چیست؟ سایت تفریحی پورتال یک :: لطفا در ادامه بهترین آبرسان برای پوست خشک چیست؟ را ببینید. احساس کشیدگی پوست، سوزش، قرمزی و خارش جزء علائمی هستند که نشان می دهند شما پوستی خشک و حساس دارید! خشکی پوست یکی از مشکلاتی است که به …

مطالب جدید
آموزش تصویری مراحل بازیابی رمز پیج اینستاگرام

آموزش تصویری مراحل بازیابی رمز پیج اینستاگرام سایت تفریحی پورتال یک :: لطفا در ادامه آموزش تصویری مراحل بازیابی رمز پیج اینستاگرام را ببینید. مدت زمان مطالعه این مقاله ۶ دقیقه بسیاری از کاربران به نظر برسد ندانند که فراموشی رمز اکانت پیج اینستاگرام می‌تواند به از دست رفتن پیج …

خرید کامپیوتر,خرید سخت افزار,خرید رم,خرید کارت گرافیک,خرید مانیتور,رم 8 گیگ DDR3,رم 8 گیگ DDR4,ثبت نام لاتاری آمریکا