بلاتکلیفی ۵ هزار سهامدار در ریاستجمهوری/ آثار توافق و شیب ملایم به پاستور رسید
- بهدست: Aryan
- دستهبندی: مطالب جدید
بلاتکلیفی ۵ هزار سهامدار در ریاستجمهوری/ آثار توافق و شیب ملایم به پاستور رسید
مهدی جابری/ کار از حذف یارانهبگیران گذشته هست؛ پروژه شیب نیز از مردم عبور کرده و به مرحله خودزنی و جاهای باریکتر در دل دولت رسیده هست! حالا پیدا کردن یک بطری "آب میل کردن" یا یک بسته پنیر "غنیشده" در فروشگاه تعاونی نهاد ریاستجمهوری حتی با توافقهای پنهانی، خیالی، احتمالی و محرمانه غیرممکن به نظر میرسد. آری؛ حدود پنج هزار سهامدار در نهاد ریاستجمهوری بلاتکلیف هستند.
۴۵ روز از اعلام خبر توافق اولیه هستهای در ۲۳ تیرماه امسال توسط رئیس جمهور گذشته بود که اطلاعیهای روی فروشگاه تعاونی نهاد ریاستجمهوری در پاستور نصب شد: “تا ۴۵ روز تعطیل میشود!”
شرکت تعاونی نهاد ریاستجمهوری بیش از پنج هزار سهامدار از میان کارکنان، کارگران و مدیران شاغل این نهاد و ارگانهای دیگر دارد و از جمله شاخصترین و اصلیترین فعالیتهایی که به این تعاونی موجودیت میبخشد، فروشگاه بزرگ آن هست؛ فروشگاهی به گفته برخی سهامداران هرچند در آستانه تعطیلی موقت قرار دارد اما آنها نگران از اخبار پشتپردهای هستند که از نظر کیفیت تفاوت چندانی با واقعیتهای پشت پرده توافق هستهای ندارد! واقعیت این هست که هزاران سهامداران تعاونی نهاد ریاستجمهوری، از ابهامات و اخبار ضد و نقیضی که درباره سرنوشت فروشگاه و سرمایههای خود در این تعاونی میشنوند گلایهمند هستند.
بیم و هراس در قلب تدبیر و امید!
از دفتر روزنامه راهی پاستور میشوم؛ جایی که این روزها مرکز صدور و تبلیغات شعار "تدبیر و امید" هست. در فروشگاه تعاونی نهاد ریاستجمهوری با تعدادی از کارگران و کارمندان به گفتوگو مینشینم و البته تمام این افراد نسبت به آینده تعاونی و سرمایههای خود دچار بیم و هراس هستند.
یکی از سهامداران در این باره میگوید: "چند زمان هست که اینجا اطلاعیه نصب کردهاند که فروشگاه تعاونی به مدت ۴۵ روز برای انبارگردانی تعطیل میشود اما این مدت برای عملیات انبارگردانی غیرمنطقی هست و تقریبا همه ما میدانیم که قرار هست چه اتفاقی بیفتد!"
وی میافزاید: "مدیران فروشگاه تعاونی اظهارات ضد و نقیضی درباره آینده اینجا دارند و ما تکلیف خودمان را نمیدانیم."
یک سهامدار دیگر میگوید: "من از کارکنان نهاد ریاستجمهوری نیستم اما اینجا سهام دارم. وقتی از مدیران فروشگاه میپرسم که تکلیف ما چیست میگویند تعاونی سر جایش باقی میماند و فقط فروشگاه تعطیل خواهد شد. حالا سوال من این هست که مگر تعاونی نهاد به جز فروشگاه، چیز دیگری هم دارد؟ تمام موجودیت این تعاونی با همین فروشگاه هست و اگر تعطیل شود چیزی برای ابراز وجود تعاونی باقی نمیماند."
یکی از کارمندان نهاد ریاستجمهوری نیز اظهار میدارد: "تعدادی از ما برای مدیران نهاد از جمله حراست نامه نوشتهایم و خواستار بررسی موضوع و نیز عدم تعطیلی فروشگاه تعاونی شدهایم. امیدواریم که دولت تدبیر و امید، این شعار زیبا را در قبال سهامداران و پرسنل مجموعه خود به کار بگیرد."
مانور کمپانیهای خارجی در فروشگاه نهاد
گذشته از
ضرورت تعیین تکلیف سهامداران و اطمینان و امید بخشیدن به آنان برای ادامه
حیات فروشگاه تعاونی و روشن شدن وضعیت سهام و دارایی آنها، اما نکته عجیب و قابل
تامل در فروشگاه نهاد ریاستجمهوری مانور اجناس کمپانیهای خارجی هست. این
در حالی هست که انتظار میرود دولتمردان و مجموعههای مرتبط با آنان
بیشترین تلاش و توان خود را برای حمایت واقعی و عملی از تولیدات ملی به کار
گیرند. وقتی یک دولت در حرف و ظاهر، از مردمش میخواهد که کالای ایرانی بخرند، چطور خودش به سراغ کالاهایی از کشورهای چین، کره، ژاپن، تایوان، برزیل، فرانسه و آلمان میرود!؟ آیا در چنین شرایطی میتوان انتظار داشت که جامعه از تولید و ثروت ملی حمایت کند؟
شیب رفاه به کارکنان نهاد رسید
گفتوگوی من با کارکنان نهاد به "جاهای باریکتر" هم میرسد و آنها از شیب و وضعیت شیب در مجموعه خود حرف میگویند و نگرانی و اعتراض خود را از کم و کمتر شدن خدمات رفاهی که قبلا وجود داشته هست، اعلام میکنند.
در همین باره یکی از پرسنل نهاد ریاستجمهوری میگوید: "مجموعههای رفاهی مختلفی در اختیار نهاد قرار دارد. از جمله آنها میتوان به مجموعههای نوشهر، کلاردشت و سد لتیان اشاره کرد. البته در حال حاضر از میان آنها فقط (!) ویلاهای نوشهر هست که به پرسنل و افراد عادی نهاد اختصاص دارد و ما میتوانیم چند روز در سال را به آنجا برویم. جاهای بهتر برای افرادی بهتر از ما هست!"
وی میافزاید: "سالهای قبل امکانات معمولی در این ویلاها وجود داشت و وقتی مراجعه میکردیم هرچند کارمند معمولی بودیم اما احترام ما حفظ میشد ولی الان حتی مایع دستشویی هم به سختی در آنها پیدا میشود."
یکی دیگر از کارکنان نهاد میگوید: "ما را ترغیب میکنند که خودمان را بازخرید کنیم و برویم! آخر کجا برویم. فرض کنید در بهترین شرایط با بیشترین سابقه کار بازخرید بشویم و ۲۰ یا ۳۰ یا ۴۰ میلیون تومان بگیریم و برویم و بیکار بشویم. با این پول چه کار میتوانیم بکنیم؟ حتی نمیشود با آن خانهای را رهن کرد چه رسد به خرید خانه!"
وی ادامه میدهد: "اهرم فشار گذاشتهاند اما اسمش این هست که ما برای تصمیمگیری آزاد هستیم!"
فاصله طبقاتی در پاستور
یک کارگر که به صورت شرکتی در نهاد ریاستجمهوری شاغل هست، دل پردردی دارد. او میگوید: "سالهای قبل تفاوتی بین مدیر و کارمند وجود نداشت. همچنین بین کارمندان قراردادی و رسمی و شرکتی تبعیض نبود. اما چند زمان هست که یک شرکت پیمانکاری با اسم کوچک "پ…سبز" ایجاد کردهاند که در ساختمان کوثر ریاستجمهوری قرار دارد. تمام نیروهای خدماتی زیر نظر این شرکت هستند اما این شرکت فقط حقوق پرسنل را میدهد و مثل سابق مزایایی که کارمندان رسمی و قراردادی دریافت میکنند به این افراد ارائه نمیشود."
وی توضیح بیشتری میدهد: "مثلا سالها قبل هزینه تحصیل فرزندان، هدیه ازدواج، هدیه تولد فرزند و از این چیزها به تمام کارگران و کارمندان به طور مساوی و یکسان پرداخت میشد. تفاوتی نداشت که این افراد رسمی باشند یا قراردادی یا زیر نظر شرکت چندمنظوره شهید باهنر؛ همه ما احساس برقراری مساوات و عدالت داشتیم. هرچه رسمیها و قراردادیها میگرفتند ما کارگرها یا نیروهای شرکتی نیز دریافت میکردیم. اما چند وقتی هست که شرکت چندمنظوره شهید باهنر را تقریبا جمع کردهاند و کار خاصی ندارد. تمام امور را به همین شرکت جدید (پ…سبز) دادهاند و ما از آن مزایا و امور رفاهی محروم شدهایم. حالا تفاوت زیادی بین ما و دیگران هست."
تهیه و گرد آوری : وبسایت تفریحی و سرگرمی پورتال یک
لطفا نظرات خود را درباره مطالب بلاتکلیفی ۵ هزار سهامدار در ریاستجمهوری/ آثار توافق و شیب ملایم به پاستور رسید با ما در میان بگذارید.
بدون دیدگاه