نقش الگوهای دینی در سبک زندگی ما
- بهدست: Aryan
- دستهبندی: مطالب جدید
نقش الگوهای دینی در سبک زندگی ما
نقش الگوهای دینی در سبک زندگی ما هر انسان مؤمنی برای دستیابی به زندگی معیار، در پی یافتن الگویی پسندیده هست تا خود را با او مقایسه کند و زندگی خویش را با رنگ آن بیاراید. الگوخواهی و قهرمانپرستی، ریشه در ارزشپرستی آدمی دارد. قرآن با توجه به این نیاز، به زندگی شخصیتهایی همچون حضرت ابراهیم(ع)، اسماعیل(ع)، موسی(ع) مریم(س)، یحیی(ع)، یوسف(ع) و بخصوص پیامبر اعظم(ص) اشاره میکند و همگان را به سرمشقگیری از زندگی آنان ترغیب میسازد.
خداوند متعال در قرآن درباره حضرت ابراهیم(ع) می فرماید: «برای شما سرمشق خوبی در زندگی ابراهیم وجود داشت.» در داستان یوسف و برادران او، توحید جلوه گر هست و خدای تعالی ولی بندگان مخلص هست و عهده دار امور آنان تا به عرش عزت، بلندشان کند و در اریکه کمال جلوسشان دهد. همچنین کسی که در برابر شهوات و نیز حسد و کینه ورزی مقاومت کند و بر تقوا پای فشارد و به سبب همین تقوا به بلاها و مصایب شکیبا باشد، خداوند او را پاداش نیک می دهد: «[برادران] گفتند آیا تو همان یوسف هستی؟! گفت [آری] منم یوسف! و این برادر من هست. خداوند بر ما منت گذارده، هرکس تقوا پیشه کند و شکیبایی و استقامت نماید [سرانجام پیروز می شود؛] چراکه خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمی کند.» لزوم اصلاح ۳ گونه رابطه در زندگی انسان همچنین قرآن در سوره یوسف به ارزش احسان به دلیل اهمیت آن در کشورداری و نیز رسیدن به سودهای دنیوی تأکید می کند.وقتی قرآن از یحیی جوان یاد می کند، به سه ویژگی رفتاری او اشاره می کند و نسبت او را با خدا و خانواده و مردم ترسیم می سازد: «وَ کانَ تَقِیا. وَ بَرًّا بِوالِدَیهِ وَ لَمْ یکُنْ جَبَّاراً عَصِیا»؛ (و او پرهیزکار بود. و با پدر و مادرش نیکوکار بود و [در برابر مردم] سرکش و نافرمان نبود.) علامه طباطبایی در تفسیر این آیه می نویسد: جمله «وَ کانَ تَقِیا» حال او را در برابر پروردگارش بیان می کند و جمله «وَ بَرًّا بِوالِدَیهِ» وضع او را در قبال پدر و مادر حکایت می کند و جمله «وَ لَمْ یکُنْ جَبَّاراً عَصِیا» رفتار او را با سایر مردم شرح می دهد. خداوند تعالی در قرآن کریم حضرت مریم(س)را به خاطر عفتش می ستاید: «و داستان مریم دختر عمران هست که بانویی پاک بود و ما در او از روح خود دمیدیم و او کلمات پروردگار خود و کتب او را تصدیق کرد و از خاشعان بود.» زمانی که هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه و خوابیدن امیرمؤمنان(ع) به جای حضرت در لیلةالمبیت تبیین می شود، قرآن به ایثار و اخلاص این جوان نمونه اشاره می کند: «و بعضی دیگرند که جان خود را در برابر خشنودی های خدا می فروشند و خدا به بندگان رئوف هست.» با دقت به شخصیت امیرمؤمنان(ع) متوجه می شویم الگوگیری او از مرادش حضرت محمد(ص) مثال زدنی و بی نظیر هست. حضرت علی(ع) می فرمودند: «من همواره در پی او می رفتم؛ همچون بچه شتری که در پی مادر رود و او هر روز یکی از صفات پسندیده اش را بر من آشکار می کرد و مرا می فرمود که بدان اقتدا کنم.» همچنین «ابرار» نامیدن حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) در قرآن، درخور توجه هست. زوج جوانی که در سه شب متوالی، افطار خود را به مسکین و یتیم و اسیر دادند: آن بندگان، نیکو به عهد و نذر خود وفا می کنند و از قهر خدا در روزی که شر و سختی اش همه اهل محشر را فرا گیرد، می ترسند و برای دوستی خدا به فقیر و اسیر و طفل یتیم طعام می دهند و [گویند] ما فقط برای رضای خدا به شما طعام می دهیم و از شما هیچ پاداش و سپاسی هم نمی طلبیم. نیک زندگی کردن چیست؟ با درنگ در آیات قرآن، می توان اذعان کرد این کتاب الهی به الگوخواهی مؤمنان بخوبی پاسخ گفته هست؛ زیرا در کنار هر مفهومی، مصداق آن را بیان می کند. این نکته، زیباترین رویکردی هست که به نیاز جستجوگری و الگوخواهی جوان پاسخ می گوید. به این آیه قرآن بنگرید: «نیکی [تنها] این نیست [که هنگام نماز] صورت خود را به سوی مشرق و مغرب کنید [و تمام گفت وگوی شما مسأله قبله و تغییر دادن قبله باشد و همه وقتی خود را مصروف آن سازید]؛ بلکه نیکی [و نیکوکار] کسانی هستند که به خدا و روز رستاخیز و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیامبران ایمان آورده اند و مال [خود] را با علاقه ای که به آن دارند، به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه و سائلان و بردگان انفاق می کنند، نماز بر پا می دارند و زکات می پردازند و به عهد خود هنگامی که عهد بستند، وفا می کنند و در برابر محرومیت ها و بیماری ها و در میدان جنگ استقامت به خرج می دهند. اینها کسانی هستند که راست می گویند [و گفتار و رفتار و اعتقادشان هماهنگ هست] و اینها هستند پرهیزکاران.» محمدباقر پورامینی عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
 
یکشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۰۴:۴۵
نقش الگوهای دینی در سبک زندگی ما
تهیه و گردآوری : پورتال ۱
بدون دیدگاه