طنز؛ مساله عجیب دانشگاه آزاد
- بهدست: Aryan
- دستهبندی: مطالب تفریحی
طنز؛ مساله عجیب دانشگاه آزاد
واقعا هم همینطوری هست. دانشگاه آزاد در دوران باشکوه «تولید انبوه» و «انبوهسازی» در ایران بهوجود آمد. کلا یکدورهای بود که همهچیز را انبوه تولید میکردند. خود ما مثلا چهارتا بچه هستیم که احتمالا متاثر از همین جریانیم. با همین فرمول هاشمی رفسنجانی بود که احمدینژاد تصمیم گرفت تعداد دکتراهای مملکت را انبوهسازی کند. ما دیروز رفته بودیم بیمارستان در اتاق انتظار یکمشت دکتر نشسته بودند که همه مریض بودند و الان تشخیصش سخت شده که کدام دکتری مریض هست و کدام مریض دکترا دارد.
خلاصه بعد از انبوهسازی دانشگاه با این شعار هر ساختمان یک دانشگاه آزاد و هر خانواده شش دانشجو، تعداد دانشگاه آزاد در کشور از تعداد واحدهای مسکونی بیشتر شد. یعنی خود ما یکبار چهارسال توی یک خانه ته یک دهاتکوره نشسته بودیم، آخر چهارسال صاحبخانه آمد و مدرک کارشناسی داد دستمان. گفتیم ما اصلا واحد پاس نکردیم و اصلا مگر اینجا دانشگاه بود؟ گفت همینکه چهارسال رفتی آمدی یعنی کارشناسی و من هم اینجا را به دانشگاه آزاد اجاره داده بودم و خودم هم استاد تمام هستم.
یکبار هم ما توی خیابان ایستاده بودیم یکهو حس عجیبی بهمان دست داد. برگشتیم اعتراض کنیم که دیدیم چندتا از مسوولین میخواهند پشت ما کلنگ بزنند. گفتیم جریان چیست؟ گفتند جا کم آوردیم اگر موافق باشید یک شعبه دانشگاه آزاد اینجا تاسیس کنیم.
اما سوای اینحرفها از قدیم گفتند هر کسی کو دور ماند از اصل خویش بهزودی یک شعبه مرتبط با خودش در آن محل افتتاح خواهد شد. چرا به این نتیجه رسیدیم؟ چون در خیابان ایرانشهر تهران که دست بر قضا آنجا هم دانشگاه آزاد شعبه دارد، دیدیدم یکنفر قیمت خوب پیشنهاد داده و دانشگاه که قبلا کبابی بوده را قرار هست تبدیل به احسن کنند و دوباره کبابیاش کنند. یا هر چی. عکس زیر هم حاصل کار یکی از دانشجویان دانشگاه آزاد هست که با مدرک دکترای هنر و عکاسی، گلچینی درست میکند و در مترو میفروشد.
منبع :چیزنا
طنز؛ مساله عجیب دانشگاه آزاد
تهیه و گردآوری : گروه پورتال ۱
بدون دیدگاه