شیوه جدید برخی خانوارها برای امرار معاش!
- بهدست: Aryan
- دستهبندی: مطالب تفریحی
شیوه جدید برخی خانوارها برای امرار معاش!
به گزارش پورتال۱ به نقل از قدس آنلاین، در ایران هر سیاهچاله دارای نامی هست، اما یکی که از همه قدرتش بیشتر و از قدرت جاذبه قویتری هم برخوردار هست – حتی تدبیر دولت برای نجات بسیاری از انسانهایی که گرفتار این سیاهچاله شده اند، تاکنون کارساز نبوده هست – سیاهچاله «بحران بیکاری» اسم کوچک دارد که به ظاهر فرار از محدوده آن حالا حالاها امکان پذیر نیست.
گردباد این سیاهچاله، تومار زندگی خیلیها را به هم پیچیده هست. آمار تعدادی که گرفتار این حفره سیاه شدهاند، میلیونی هست و حتی برخی خبر میدهند، در آینده نزدیک ۹ میلیون نفر قربانی آن خواهند بود. وجود ۵/۴ میلیون دانشجو در کشور و بیکاری ۹/۱۸ درصد دانش آموختگان دانشگاهی هم نشان میدهد، آنها نیز گرفتار این حفره بزرگ سیاه هستند. برای این دانش آموختگان یا شغلی وجود ندارد یا شغلی همسطح دانش و تخصص آنها نیست . فراموش نکنیم که همین چند زمان پیش در یک منظقه، تعدادی از دانش آموختگان با مدرک دکتری و فوق لیسانس رفتگر شده بودند!
یکی از کارشناسان درست میگفت که این روزها پیدا کردن یک کسب و کار آبرومند مشکل تر از تحصیل هست و اتفاقاً بسیاری از دانشگاهیها برای فرار از بیکاری به سپری کردن تحصیلات عالیه تن میدهند. البته وصد البته معضل بیکاری در بیشتر خانوارها وجوددارد،پیرمردی ۸۰ ساله بازنشسته این طور میگفت که صاحب سه پسر هست و به امید اینکه روزی عصای دست پدر شوند، هزینه تحصیل آنها را با مشقت به دوش کشیده و حالا با مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد در خانه کز کرده اند و از پدر پیرشان خجالت میکشند که هنوز پول توجیبی میگیرند.
اما بیکاری هرچه باشد، پیامدهای آن هولناکتر هست و به دانش آموختگان محدود نمی شود. کافی هست در متن اجتماع کمی تأمل کنید و کمی به صداهایی که به علت فشار بیکاری بلند میشود، بهتر گوش کنید. کافی هست سری به نقاط حاشیه نشین و یا پایین منظقه بزنید، خیلی چیزها را میبینید که قابل بیان نیست، دراین قلمرو مردان بیکار، خانه نشین شدهاند، برخی از خانوارها از هم پاشیده شده و مستأجران بی درآمد هم به خانه پدری برگشتهاند و یا سر پرداخت اجاره با صاحبخانه همچنان درگیرند!
البته برخیها هم صبورترند، به امید آینده بهتر، با چشم خیره به آسمان و نجواکنان خداخدا میکنند تا روزی آنها هم راهی بازار کار شوند، این گروه اکنون با معامله داشته های خود ازفروش اثاثیه منزل گرفته تا قناعت به یارانه ۴۵ هزار تومانی، در تهیه قوت امروز هستند و تدبیر فردا را به فردا واگذاشتهاند و امروز این گروه مخاطب این گزارش هستند.
باید اشاره کرد اگر بحران بیکاری برای لحظهای سکوت مسؤولان را میشکند و در رسانهها وعده میدهند، اما این درد برای مردم خانمانسوز، رنج آور و یک معضل همیشگی هست. بیکاری در هر خانواری کابوس و همنشین همه لحظههای زندگی شده هست. نمی توان به روی این مشکلات چشم بست، خب زندگی خرج دارد، بچه که نمیفهمد که بابایش بیکار هست. غر زدنهای خانمها هم که تمامی ندارد و این بگو مگو را میتوان در بیشتر خانهها شنید.
موسوی، صاحب یک سمساری از روش جدیدی برای امرار معاش اسم کوچک میبرد. وی میگوید: برخی مجبور به «چپه کاری» شدهاند. به عنوان مثال فرش یک میلیون و۲۰۰ هزار تومانی را قسطی به رقم یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان خریداری کرده و بعد آن را نقدی به سمساری میفروشد.
جواد.ش که کار و کاسبی خود را به دلیل کسادی و اشباع بازار تعطیل کرده، میگوید، تنها یارانه به داد او رسیده هست. او در آخر این گونه عنوان میکند: گدا نیستم، اما شرایط بسیار سخت شده، خیلیها به نظر برسد مجبور میشوند که تحت کمیته امداد یا خیریهها قرار گیرند یا به کارهای خلاف روی آورند.
«م. الف» نیز که خودش را جوشکار اسکلت معرفی میکند و به این مصیبت گرفتارشده، میگوید: یک سال هست که به مهندسان و پیمانکاران زنگ میزنم، اما بازار کار کساد هست و برای امرار معاش، طلاهای همسرم را ماه به ماه میفروشم! به تدبیر دولت امید بسته بودیم، اما هنوز تفریحی از کار نیست.
***
این واقعیت غم انگیز، قصه و داستان نیست، روایت تلخ آن به تعداد تمام بیکاران کشور پایانی ندارد. بیکاری هرچه باشد آثار ویرانگرش مصیبت بزرگی شده، حرف از گرانی نیست، از نبود پول هست؛ آنهایی که صورتشان را با سیلی سرخ دیدن میدارند و آبروداری میکنند. کسانی که امیدوارند، روزی از محدوده سیاهچاله عظیم بحران بیکاری خارج شوند.
شیوه جدید برخی خانوارها برای امرار معاش!
تهیه و گردآوری : گروه پورتال ۱
بدون دیدگاه