خلاصه ی سریال ماندگار قسمت ۱۳۴
- بهدست: Aryan
- دستهبندی: مطالب تفریحی
خلاصه ی سریال ماندگار قسمت ۱۳۴
پورتال یک : شما را به دیدن خلاصه ی سریال ماندگار قسمت ۱۳۴ دعوت میکند.
شما می توانید این مطالب با ارزش یعنی خلاصه ی سریال ماندگار قسمت ۱۳۴ را در ادامه ببینید.
خلاصه سریال ماندگار قسمت ۱۳۴
هارون و باران و اجه وسایلشون رو جمع میکنن و ازخونه فیاض میرن.ادا و آراز بعد رفتن اونا میرسن خونه فیاض وادا انقد در میزنه تا ایشیل در و باز میکنه و میگه اونا ازاینجا رفتن.ادا میگه دروغ میگی و باران رو صدا میزنه.ایشیل میگه جرا نمیفهمی میگم رفتن.همین موقع زنگ در رو میزنن و ادا میکه دخترم اومد و با عجله میره بیرون و میبینه باران و هارون از در وارد میشن.باران که کتاب داستانشوجا گذاشته بود برای برداشتنش میخواد بره داخل که ادا جلوشو میگیره و بغلش میکنه و گریه میکنه.باران هم با تعجب نگاهش میکنه.باران میره تو خونه که کتابشو برداره و هارون به ادا میگه همین الان از اینجا برو.آراز میاد جلو و به هارون میگه منطقی باشید و ادا ازفرصت استفاده میکنه و وارد خونه میشه و باران رو با گریه مشاهده میکنه.هارون میاد دنبال ادا و کشون کشون میبرش بیرون و میگه من به باران گفتم مادرش مرده ازاینجا برو.ادا میگه دخترم داره طعم بی مادری رو میچشه اینکار و باهاش نکن.هارون میگه نمیزارم کمبودی حس کنه ازاینجا برو.ادا میکه به شرطی میرم که بگی باران رو کجا میبری.هارون میگه باشه بهت خبرمیدم.باران میاد بیرون و میگه کتابمو پیدا نکردمهارون بغلش میکنه تا برن که شال باران میفته و ادا بهش میگه باران شالت افتاد.باران میره پیش ادا تا شالش رو بگیره.ادا بهش میگه تو خیلی خوشگلی.باران میگه تو هم خیلی خوشگلی و میره.ازطرف دیگه ترکان برای جمیل لباس میبره و یه نامه براش مینوسه و میره درخونه آراز.خدمتکار آراز میاد جلوی در و به ترکان میگه جمیل خونه نیست.ترکان میگه من زنشم بگو اینا رو من براش اوردم.خدمتکار آراز وسایل رو ازش میگیره و میره داخل که جمیل بهش میکه کی بود و زن میگه هیشکی و مشخص میشه به ترکان دروغ گفته و جمیل خونه بوده.وسایل ترکان رو هم به جمیل نمیده.ظاهرا این خانم عاشق جمیل شده.ازطرف دیگه فردا با دوست پسزش قرار میزاره و میگه زنت اومده کارگاه و واسه مامانم تعریف کرده که حاملس اطن زن شیطانه چرا دروغ میگه.دوست پسرش میگه درست حرف بزن شیطانه یعنی چی.فردا میگه به خاطر زن دروغگوت با من بحث میکنی.پسره داد میزنه و میگه واسه بودن با زنم هم باید به تو حساب پس بدم و فردا رو هول میده که فردا میخوره زمین و به پسره میگه خدا لعنتت کنه برو گمشو.ترکان تو خونه خیلی غمگینه ومنتظر تلفن جمیله چون تو نامه براش نوشته بود بهم تلفن بزنو فکر میکنه جمیل نامه رو خونده در حالیکه خدمتکار آراز نامه رو پاره کرده.ادا و آراز باهم میرن ساحل وادا از آراز تشکر میکنه و آراز یادش میاد که دوست دخترش حامله شده بوده و بچه رو سقط کرده چون دخترکارگر بوده و آراز یه پسر پولدار و فکر میکرده هیچوقت باهم ازدواج نمیکنن.آراز به ادا میکه تو خیلی مادر خوبی هستی.از اون طرف فیاض به یه نفر میگه تا پسر عثمان و نبینم اعتراف نمیکنم.باتوو و نسا هم باهم تو ماشین هستن و نسا با باتوو بحث میکنه که تو زندگیت یه زن دیکه هس و باتوو مشغول بحث کردن با نسا هستش که تلفنش زنگ میخوره و.باتوو خیلی عصبی میشه و نسا روپیاده میکنه و با سرعت میره وبا خودش میکه میخواد پسر عثمان روببینه که چی بشه.هارون و باران کنار هم دراز کشیدن و باران به هارون میکه هنوزم مامانمو دوس داری؟هارون میکه اره دوسش دارم.باران میکه من خاله اجه رو خیلی دوست دارم تو چی.هارون به باران جواب نمیده و میگه بهتر بخوابی و اجه هم ازپشت به حرفاشون گوش میده
منبع : http://bbjon.ir
تهیه و گردآوری : گروه تفریحی تفریحی پورتال یک
امیدواریم که از خلاصه ی سریال ماندگار قسمت ۱۳۴ استفاده مناسب را برده باشید.لطفا نظرات خود را با ما درمیان بگذارید.
بدون دیدگاه