خلاصه ی سریال لطیفه قسمت نود و ششم

خلاصه ی سریال لطیفه قسمت نود و ششم

پورتال یک : شما را به تماشا خلاصه ی سریال لطیفه قسمت نود و ششم دعوت میکند.

شما می توانید این نوشته با ارزش یعنی خلاصه ی سریال لطیفه قسمت نود و ششم را در ادامه ببینید.

خلاصه  سریال  لطیفه  قسمت ۹۶ 

با رو در رو شدن حسین و بهار ، هر دو نفر رو بُهت زدگی میگیره . بهار همه وجودش میشه ترسو حسین میشه کوهی از تعجب و حیرت . در حالی که چشمای بهار از ترس پُر شده میگه :

حسین آقا .. حسین : تو اینجا چیکار میکنی ؟ مگه ولت نکرده بود ؟ .. فاتح ( در حالی که آدمای حسین دستاشو گرفتنو نمیتونه کاری کنه ) : دختره گناهی نداره ، حسین ! اونو ول کن .. بهار ( با هق هق ) : چیزی نمیگم ، چیزی نمیگم به خدا . به هیچکس چیزی نمیگم قول میدم . نه به لطیفه نه به عمر ، خواهش میکنم منو ول کنین . حسین آقا خواهش میکنم .. حسین ( با فشار دادن گلوی بهار ) : تو اینجا چیکار میکنی ؟ خدا چیکارت کنه ! .. بهار : حسین آقا ولم کن .. حسین : تو اینجا چیکار داری ؟؟؟ چـــیـــکــــار داری ؟؟؟؟؟ حسین انقدر گلوی بهارو فشار میده که در حال جون دادن روی زانواش میشینه روی زمین .. | هتل |

عمرو لطیفه توی بغل هم روی تخت دراز کشیدنو در حال فیلم تماشا هستند که عمر متوجه بسته شدن چشمای عشقش میشه برای همین میگه :

هیششش خوابیدی که ! ببین داریم فیلمی که انتخاب کردیو میبینیم .. لطیفه : نخوابیدم ولی ممکنه یکم دیگه بخوابم .. عمر : اِ ؟ باشه پس منم میزنم فوتبال .. لطیفه ( با ناز کردن شیرینش ) : اِ نه ، خواهش میکنم نزن فوتبال ( چشماشو میبنده و خودشو لوس میکنه ) خُب ؟ .. عمر : باشه .. لطیفه : میشه موهامو نوازش کنی ؟ وقتی فیلم میبینم خیلی دوس دارم یکی موهامو نوازش کنه .. عمر : ای خدا ! پس بگو کارمون در اومد .. لطیفه ( با اخم ) : چیه ؟ .. عمر : چیه ؟ ( میخنده ) خیلی خب باشه ، عصبانی نشو بیا .. بعد از دوباره در آغوش گرفتن لطیفه توسط عمر ، پیشونیشو میبوسه ، لطیفه صورت عمرو میبوسه و مشغول نوازش موهای نامزدش میشه . آرامشی شیرین که حاضر به عوض کردنش نیستن اما با اتفاقات جدید همه چیز دوباره به روز اول برمیگرده چون اینبار پای ایپِک وسط کشیده شده و تنها دلیل اومدنش به استانبول کمک گرفتن از گروه عمر برای پیدا کردن پسربچه خودشه که توسط سِرهات شوهر ایپِک دزدیده شده اما نکته جالب اینجاس که تنها راه پیدا کردن پسر ایپِک ، راسیم دوستِ فاتح هستش که در حال حاضر تو خونش اسکان داره و دوستِ صمیمی و آدمِ سِرهات هستش !

| خونه راسیم |

اتفاقات رُخ داده برای سیبل یه بار دیگه برای بهار در حال تکرار هستش . بین التماسا و اشکای بهار برای رها کردنش و خواسته فاتح برای بیخیال شدن حسین ، حسین دِمیر به آرومی زیپِ کاپشنشو باز میکنه ، اسلحشو از کمرش برمیداره و همین لحظه تمامی خاطرات سیبل رو یه بار دیگه به چشم میبینه . همه التماسایی که سیبل میکرد حالا به شکلی جدید توسط بهار انجام میشه . بازم حسین یه بار دیگه مجبور میشه ، در حالی که خودشم اشک میریزه اسلحه رو میگیره سمت بهار و بین فریاد فاتح که میگه ” حسین اون دختر حرف نمیزنه ” تیر خلاص به مغز بهار شلیک میشه و اونم مثل سیبل آناچ کشته میشه .. اما اوضاع توی هتل به خوبی پیش میره ، لطیفه با دادن یه دفترچه کادو به عمر که حاوی عکسای دو نفرشونه سال نو رو پیشاپیش به عشقش تبریک میگه . عمر خجالت میکشه و میگه :

لطیفه خیلی ممنونم ولی من یادم رفت چیزی بخرم . خیلی بیشورم ! معذزت میخوام .. با باز شدن دفترچه همه خاطرات شیرین گذشته دوباره برای هر دو نفر تداعی میشه . میخواد لطیفه رو بغل بگیره که دوباره درد دستش برمیگرده و باعث نگرانی لطیفه میشه . خانوم پرستار از توی کیفش مرهم عمشو در میاره که یهو عمر میگه :

لَ لَ لَ لطیفه نه تورو خدا . جونِ من دس بردار .. لطیفه : لباستو در بیار اعتراضیم به مرهمای عمه من نکن . بجنب .. عمر ( دماغشو میگیره ) : اوووف ، اوووف خدایا اوووف ( عمر در حال در آوردن تی شرتشه که میبینه لطیفه داره دارو رو بو میکنه برای همین با اشاره دست میگه ) گیر افتادی ، بوش بده مگه نه ؟؟ .. لطیفه : برگرد ، زود باش ببینم .. عمر : بوش خیلی بده .. لطیفه : برگرد ( با حرص ) برگرد .. عمر ( دماغشو میگیره ) : اوووه خدا من چه گناهی کردم آخه ؟ .. لطیفه : آفرین ، حالا دیگه تکون نخور خب ؟ ( و به آرومی شروع میکنه به ماساژ دادن نقطه درد عمر )

کیف عمر خان که با ماساژ همسرش کوک میشه بوی بد از یادش میره و میگه :

هوووووم ببین انگار اینطوری یکم بوش کمتر شد .. لطیفه : اونقدرا هم بوش بد نیست بزرگش نکن .. عمر ( یکم از پمادو برمیداره و میزنه به نوک بینی لطیفه ) : جدی میگی ؟ .. لطیفه : چیکار میکنی عمر ؟ نکن !

شیطونی عمر گل میکنه تا اینکه یهو عشقشو میکشه تو بغلش . بهم خیره میشن تا اینکه لطیفه میگه :

حق داری بوش واقعاً خیلی بده .. عمر : ولی تو بویِ بهشتو میدی . خیلی دوست دارم عزیزم .. لطیفه : منم خیلی دوست دارم !

در حالی که مشغول بوسیدن هم شدن بعد از مدت ها و البته دومین بار غرق هم میشنو یه بار دیگه شبشونو با هم میگذرونن ..

صبح روز بعد ، بعد از یه شب فوق العاده با بیدار شدن هر دو نفر لطیفه میگه :

خیلی خوشحالم . تو این دنیا هیچی نمیخوام جز اینکه هر روز صبح تو آغوش تو بیدار بشم ، نذاریم هیچ چیزی این رویا رو خراب کنه .. عمر : نمیتونه خراب کنه لطیفه ، هیچ وقتی این اجازه رو نمیدم . هیچ کس نمیتونه خوشبختیمونو خراب کنه !! حرف از دهن عمر در نیومده که در کمال تعجب تلفن هر دو نفرشون با هم زنگ میخوره و نوید یه خبر فوق العاده بد و ناگوارو بهشون میده .. | یک روز قبل |

بعد از شلیک حسین به بهار و کشتنش خونِ فاتح به جوش میاد حسینو هل میده و پرت میکنه روی مبل و میگه :

تو چیکار کردی ؟ چرا دختره رو کشتی ؟ ما بین خودمون حلش میکردیم .. حسین ( با اوج عصبانیت ) : چیو میخواستی حل کنی ؟ مگه من احمقم ؟ اگه سرو گوشت نمیجنبید منم اینجا نمیومدم این بیچاره ام نمیمرد ( گلوی فاتحو میگیره ) فهمیدی پـــدرســـــگ ؟ فـــــهـــــمـــــیـــــدی ؟؟؟ ( و با مشت میکوبه توی شکم فاتح ) .. فاتح : چطوری میخوای درشو از بین ببری ؟ .. حسین ( با گذاشتن اسلحه روی سر فاتح ) : اینطوری ، بی سرو صدا هیچکسی یه کلمه ام حرف نمیزنه مخصوصاً تو . هیچی ندیدی ، هیچی نشنیدی ، اینجا اتفاقی نیوفتاد . اصلاً منو ندیدی ، اگه یه سوتی کوچولواَم بدی با یه گلوله گور به گورت میکنم مامانتم میفرستم پیشت فهمیدی ؟ هر کاری بگم میکنی فهمیدی ؟ ( با یه نعره بلند ) فهمیدی یا نه ؟؟؟ .. فاتح ( با ترس از دیوونگی حسین و جنونی که بهش دست داده ) اوهوم ، اوهوم !! بعد از پاکسازی محل ، حسین بهارو لای پتو میپیچه اما موقع رفتن بی اطلاع از اینکه موهای بهار از پتو بیرون ریخته چند تار مو به لولای در گیر میکنه و همونجا میمونه . حسین بهارو توی صندوق عقب ماشین میندازه و یکم بعد جسد بهارو از بلندترین نقطه بالای کوه پرتش میکنه توی دریا ..

بعد از این کار حسینی که هیچی واسه از دست دادن نداره در حالی که پیش طاهر نشسته جنون بهش دست میده و آب پاکی رو میریزه رو دستای طاهرو با فریاد های پی در پی میگه :

چیکار میکردم ؟ ها ؟ بهت میگم دختره منو دید ! یه انگشت عسل میذاشتم تو دهنش دعا میکردم که حرف نزنه ؟ تو منو فرستادی اونجا طاهر باعثو بانی همه اینا تویی . باعث مرگ سیبل و این دختر بیچاره تویی ، اگه نتونی جلوی این پسرتو بگیری باعث مرگ اونم میشی . دارم رُکو پوست کنده تهدیدت میکنم . ببین منو اگه یه کلمه از دهنِ پسرت در بیاد فقط یه کلمه میکُشمش بهش رحم نمیکنم . یه جنازه کمو زیاد واسه من فرقی نداره من دیگه چیزی واسه از دست دادن ندارم ! | بازگشت به زمان حال |

عمرو لطیفه بین اشکایی که این دختر میریزه به سرعت خودشونو میرسونن به سردخونه . بالأخره میرسن به سردخونه بیمارستان و بعد از تسلیت پلین به لطیفه بهش اثبات میشه که واقعاً بهار کشته شده . بعد از دیدار لطیفه با پدرش توی سردخونه حالا برای تأیید هویت بهار باید صورت داغون و له شده بهارو ببینه . با کنار زدن ملحفه سفید از روی جسد توسط عمر بغض لطیفه میترکه و مدام از دوستش عذرخواهی میکنه که به خاطر اون و خونوادش اونم درگیر این ماجرا شد و جونشو از دست داد بدون اینکه مطلع باشه بهار کی بودو چه شخصیتی داشت ..

منبع : http://bbjon.ir

تهیه و گردآوری : گروه تفریحی تفریحی پورتال یک

امیدواریم که از خلاصه ی سریال لطیفه قسمت نود و ششم استفاده مناسب را برده باشید.لطفا نظرات خود را با ما درمیان بگذارید.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب تفریحی
دانلود آهنگ نفسم تو عشق دلم تو سالار بحیرایی

دانلود آهنگ نفسم تو عشق دلم تو با ما باشید با ♫ دانلود اهنگ نفسم تو عشق دلم تو باید فقط بشی مال خودم تو با صدای سالار بحیرایی به همراه تکست و بهترین کیفیت ♫ Download Old Music BY : Salar | Nafasam To With Text And 2 Quality …

مطالب تفریحی
دانلود آهنگ فراز فلاحی تنها

دانلود آهنگ جدید فراز فلاحی تنها در این ساعت ♫ دانلود اهنگ تنها با صدای فراز فلاحی به همراه تکست و بهترین کیفیت آماده کرده ایم ♫ Download New Music BY : Faraz Fallahi | Tanha With Text And 2 Quality 320 And 128 On Music-fa موزیکفا • دانلود آهنگ …

مطالب تفریحی
دانلود آهنگ وندار مر خوت

دانلود آهنگ جدید وندار مر خوت با موزیکفا همراه شوید با ♫ دانلود اهنگ مر خوت با صدای وندار به همراه تکست و بهترین کیفیت ♫ Download New Music BY : Vandaar | Mar Khot With Text And 2 Quality 320 And 128 On Music-fa موزیکفا • دانلود آهنگ وندار …

خرید کامپیوتر,خرید سخت افزار,خرید رم,خرید کارت گرافیک,خرید مانیتور,رم 8 گیگ DDR3,رم 8 گیگ DDR4,ثبت نام لاتاری آمریکا