خلاصه سریال لطیفه قسمت ۱۰۸ پارت دوم
- بهدست: Aryan
- دستهبندی: مطالب تفریحی
خلاصه سریال لطیفه قسمت ۱۰۸ پارت دوم
پورتال یک : لطفا در ادامه خلاصه سریال لطیفه قسمت ۱۰۸ پارت دوم را ببینید.
خلاصه سریال لطیفه قسمت ۱۰۸
شاهکار شده ( بشقابشو میبره جلو ) .. لطیفه ( با قهر یه ذره میریزه براش ) : اول بِچِش .. عمر : سهمم همینقده ؟ ( بشقابو میذاره روی میز دست لطیفه رو میگیره و میکش سمت خودشو میشونتش رو پاش ) تو واسه من هر روز صبح املت درست کن . چی بود اسم کوچک اون غذا ایتالیاییِ ؟ همون غذایی که روش گوجه فرنگی خورد میکردی ؟ .. لطیفه : روسکِتا .. عمر : ها ، همین . همیشه از این درست کن ، اصاً تکراری درست کن ولی هر روز صبح کنارم باش .. لطیفه : اشتباه میکنی کمیسر ، اگه از این به بعد یه نامزد جدید داشته باشی که به نظرم احتمالشم خیلی زیاده هرچی که بپزه بپزه حتی اگه دستش زهرم باشه مجبوری بخوری .. عمر : ببین تو مرامِ ما شورش نیستا حواست باشه .. لطیفه : تو مرامِ ما هم جرزنی اصلاً خوب نیست .. عمر : تو باز بهم گفتی جرزن ؟ .. لطیفه : یعنی تو این وضعیت نباید به فکر طرفت باشی ؟ .. عمر ( شروع میکنه به قلقلک دادن لطیفه ) : بابا من تو هر وضعیتی به فکر توأم . آخه چی میگی ؟
لطیفه با خنده از دستش در میره ، توی خونه دنبال هم میوفتن تا اینکه عمر میگه :
وایسا کجا در میری ؟ خیلی خب باشه وایسا . دیگه نگیا باشه ؟
اما دوباره دستشو میگیره ، میوفتن روی مبل و بازم عمر با قلقلک دادن عشقش کلی خنده شیرینو میشونه رو لبا لطیفه !
وقتی آماده میشن که برن لطیفه از عمر میخواد ببرتش به جایی که مدنظرشه . یکم بعد میرسن به همون خونه ای که چند روز قبل عمر انتخابش کرده بودو لطیفه با قهر ترکش کرد . وقتی از ماشین پیاده میشن عمر بعد از تماشا خونه با تعحب میگه :
چی شده سنیوریتا ؟ .. لطیفه ( دست عمرو میگیره ) : اشتباها واسه جبران کردن مگه نه ؟ .. متصدی بنگاه : صبح بخیر ، خیلی خوش شانسین لطیفه خانوم درست به موقع زنگ زدین ، یکی دو تا مشتری اومده بود اما از هیچکدومشون خوشم نیومده بود ! .. لطیفه : بعد از این اینجا خونه ماس .. عمر : به خدا سورپرایز عالی بود . خیلی ناراحت شدم واسه اینکه خونه رو نگرفتیم .. لطیفه : بیخودی ناراحت شدی .. عمر : خب تو چطوری زنگ زدی به املاکیه ؟ باید از تو ترسید عزیزم .. لطیفه : تو مگه همه چیو بهم میگی ؟ .. عمر : وای وای . خونه ماس آره ؟ .. لطیفه : اوهوم خونه عمرو لطیفه !
بعد از بازدید مجدد از خونه این بار لطیفه نظراتشو در باره تزئین خونه میده . ذوق قبل عمرو حالا نامزدش داره تا اینکه بنگاهی میادو با دادن شماره حساب و طلب پنج هزار دلار مقدمات قراردادو فراهم میکنه . رقمی که بیشتر از اون چیزی بود که دفعه اول به عمر گفته شده بوده و متصدی بنگاه میزان پول پیشو فراموش کرده بوده که بیان کنه
وایسا کجا در میری ؟ خیلی خب باشه وایسا . دیگه نگیا باشه ؟
چی شده سنیوریتا ؟ .. لطیفه ( دست عمرو میگیره ) : اشتباها واسه جبران کردن مگه نه ؟ .. متصدی بنگاه : صبح بخیر ، خیلی خوش شانسین لطیفه خانوم درست به موقع زنگ زدین ، یکی دو تا مشتری اومده بود اما از هیچکدومشون خوشم نیومده بود ! .. لطیفه : بعد از این اینجا خونه ماس .. عمر : به خدا سورپرایز عالی بود . خیلی ناراحت شدم واسه اینکه خونه رو نگرفتیم .. لطیفه : بیخودی ناراحت شدی .. عمر : خب تو چطوری زنگ زدی به املاکیه ؟ باید از تو ترسید عزیزم .. لطیفه : تو مگه همه چیو بهم میگی ؟ .. عمر : وای وای . خونه ماس آره ؟ .. لطیفه : اوهوم خونه عمرو لطیفه !
منبع : http://bbjon.ir
تهیه و گردآوری : گروه سرگرمی تفریحی پورتال یک
امیدواریم که از خلاصه سریال لطیفه قسمت ۱۰۸ پارت دوم استفاده مناسب را برده باشید.لطفا نظرات خود را با ما درمیان بگذارید.
سلام.وبسایتتون خیلی خوب و مفیده.به
کارتون ادامه بدین
ما در زمینه درب های ضد سرقت و ضد حریق
فعالیت می کنیم.خوشحال میشوم از وبسایت ما
دیدن کنید