خلاصه سریال لطیفه قسمت ۱۰۱ پارت سوم
- بهدست: Aryan
- دستهبندی: مطالب تفریحی
خلاصه سریال لطیفه قسمت ۱۰۱ پارت سوم
پورتال یک : شما را به دیدن خلاصه سریال لطیفه قسمت ۱۰۱ پارت سوم دعوت میکند.
شما می توانید این نوشته با ارزش یعنی خلاصه سریال لطیفه قسمت ۱۰۱ پارت سوم را در ادامه ببینید.
خلاصه سریال لطیفه قسمت ۱۰۱ پارت سوم
بُهت زدگی عمر از این خبر و اینکه میفهمه برادرش یه زن دیگه داره باعث میشه خودکار از دستش بیوفته . دلا میشه تا خودکارشو برداره که بُرهان پسر حسین مشغول حرف زدن با مادرش میشه . سویت میگه :
خیلی زشته بُرهان ، مگه نمیبینی کار دارم ؟
شوک دوم به عمر وارد میشه چون میبینه اسم پدرش روی پسر حسین گذاشته شده . با تعجب میگه :
چه اسم قشنگی داری اسم بابای من بُرهان بود .. بُرهان ( به مادرش ) : مامان ؟ اسم بابا بزرگ منم بُرهان بوده مگه نه ؟ .. سویت : چطور میتونم کمکتون کنم ؟
بعد از گرفتن اطلاعات سویت لنا و اینکه بازم میفهمه حسین حتی کارشم دروغ گفته در حال ثبت مشخصات میشه که بُرهان میگه :
بیا دیگه مامانی .. سویت : پسرم روشنه دیگه برو بازی کن .. برهان : ولی آخه نوشته های بابا باز مونده ، اگه الآن یه کلیدو بزنم پاک میشه بعد بابایی از دستم ناراحت میشه !
همین یه جمله به شکلی ناخواسته توی ذهن عمر نقش میبنده و از مشخصاتی که گرفته متوجه میشه برادرش از سال ۲۰۱۰ مشغول دروغ گفتنو کثافتکاریاش هستشو بنی بشری از این مسائل خبر نداره . با حل بدی که داره از پله میاد پایین ، زانواش شُل میشه و میوفته روی پله ها و یه بار دیگه میفهمه بعد از سیبل از نزدیک ترین فرد زدگیش دروغ شنیده و ضربه خورده . توی اداره پلیس حسین متنی رو که با همون سیستم نوشته بود میذار توی سینی غذای راسیمو به هر شکلی هست سعی میکنه برسونه به دستش تا با گردن گرفتن جرم پاچه همه رو از این مسائل خلاص کنه .. چند ساعت بعد عمر با آرتا قرار میذاره ، ازش میخواد شجره نامه سویت لنا رو در بیاره . وقتی که آرتا از راه میرسه و پرونده رو میده به عمرو میگه :
عمر این سویت لنا سال ۲۰۰۸ مرتکب یه قتل شده . حدس بزن کی به پرونده اش رسیدگی میکرده ؟! حسین آقا !!! اون موقع منو پلین تازه کمیسر شده بودیم یادمه که این قتل تو کاباره اتفاق افتاد . سویت لنا وقتی اومده بود استانبول دو زارم نداشت اول از پرستاری بچه شروع کرده که ظاهراً نشده . رقاصه بوده بعدش یه جا استخدامش کردن به هر حال جنازه رئیس کلوپی که این زن توش کار میکرد توی اتاقش پیدا میشه با ضربات چاقو که پشتش خورده بود به قتل رسیده . هممون به سویت لنا مشکوک بودیم چون توی اعترافات اولیه اش گفته بود تو اتاق تنها بوده ولی بعد حسین آقا ثابت کرد که سویت لنا فقط جسدو پیدا کرده یه زنی هم اومده بود شهادت داده و پرونده اینطوری بسته شد . شایدم اولین پرونده که روش سرپوش گذاشته همین بوده !
پایان
نظر بدید
چه اسم قشنگی داری اسم بابای من بُرهان بود .. بُرهان ( به مادرش ) : مامان ؟ اسم بابا بزرگ منم بُرهان بوده مگه نه ؟ .. سویت : چطور میتونم کمکتون کنم ؟
بیا دیگه مامانی .. سویت : پسرم روشنه دیگه برو بازی کن .. برهان : ولی آخه نوشته های بابا باز مونده ، اگه الآن یه کلیدو بزنم پاک میشه بعد بابایی از دستم ناراحت میشه !
عمر این سویت لنا سال ۲۰۰۸ مرتکب یه قتل شده . حدس بزن کی به پرونده اش رسیدگی میکرده ؟! حسین آقا !!! اون موقع منو پلین تازه کمیسر شده بودیم یادمه که این قتل تو کاباره اتفاق افتاد . سویت لنا وقتی اومده بود استانبول دو زارم نداشت اول از پرستاری بچه شروع کرده که ظاهراً نشده . رقاصه بوده بعدش یه جا استخدامش کردن به هر حال جنازه رئیس کلوپی که این زن توش کار میکرد توی اتاقش پیدا میشه با ضربات چاقو که پشتش خورده بود به قتل رسیده . هممون به سویت لنا مشکوک بودیم چون توی اعترافات اولیه اش گفته بود تو اتاق تنها بوده ولی بعد حسین آقا ثابت کرد که سویت لنا فقط جسدو پیدا کرده یه زنی هم اومده بود شهادت داده و پرونده اینطوری بسته شد . شایدم اولین پرونده که روش سرپوش گذاشته همین بوده !
پایان
نظر بدید
منبع : http://bbjon.ir
تهیه و گردآوری : گروه سرگرمی تفریحی پورتال یک
امیدواریم که از خلاصه سریال لطیفه قسمت ۱۰۱ پارت سوم استفاده مناسب را برده باشید.لطفا نظرات خود را با ما درمیان بگذارید.
بدون دیدگاه