اتفاقی نادر در برنامه خندوانه

لطفا در ادامه را اتفاقی نادر در برنامه خندوانه را ببینید.

حضور یک نویسنده در خندوانه
در ابتدا رامبد جوان برای معرفی مهمان این قسمت از خندوانه گفت: کسانی هستند که بلدند چگونه کوچک‌ ترین چیزها را به یک داستان جذاب بذل کنند .او از احمد عربلو نویسنده کودک و نوجوان دعوت کرد تا به روی سن بیاید.جوان از او خواست تا وقتی تماشاگران چشم هایشان را بستند، آنها را  به جایی که دلش می‌ خواهد ببرد.مهمان برنامه نیز همه را به سال ۵۷برد.

او از کار کردن خود در یک تولیدی چیپس تعریف کرد و گفت:یک روز در دیگ بزرگ روغن یک موش افتاد و من که آن موقع‌ ها راهنمایی بودم به تنهایی مقابل صاحب کارم ایستادم و گفتم باید این روغن عوض شود ولی حرف‌ هایم نتیجه‌ ای جز کتک به  همراه نداشت.سپس سراغ روحانی محله‌ رفتیم و با کلی اصرار او را به تولیدی آوردیم،‌ و دست آخر موفق شدم صاحب کارم را راضی کنم تا آن روغن را به دور بریزد.

احمد عربلو درباره فعالیت ۱۷ ساله اش در عرصه نویسندگی نوجوان گفت: به نظر من بهترین دوره زندگی آدم‌ ها سن نوجوانی هست که در آن یک پاکی و صداقت خاصی وجود دارد، و حضور من در این زمینه باعث شده که هنوز هم آن احساس را همراه خود داشته باشم.

سپس مهمان برنامه از شاخص ترین داستانش با اسم کوچک “آدم‌های آبرو دار” صحبت کرد و گفت: قصه‌ ای هست که حول خانواده‌ ای هست که در آن صاحب خانه به پذیرایی خوب از مهمان حساس هست،‌ به همین دلیل با ورود یک پسربچه شیطان در یکی از مهمانی‌ ها اتفاقات وحشتناکی در خانه آنها رخ می دهد ولی میزبانان همچنان لبخند می‌ زنند و به روی خود نمی‌ آورند تا اینکه آقای میزبان با سر شکسته اش بیهوش می‌شود!

رامبد جوان از عربلو خواست تا برای شاد کردن دل چند نفر از مردم در بیرون از استودیو کاری کند و قرار شد تا یک ماهه آینده او به جمع زیادی از مردم یک غذای خوشمزه و خوب بدهد.

بعد از خداحافظی احمد عربلو از خندوانه؛ رامبد جوان به تماشاچی‌ ها گفت‌: میخواهیم الان تعدادی از شما را به عنوان مهمان اصلی روی صندلی خندوانه بنشانیم. پس از این حرف حدود چهار نفر حاضر شدند و از هر کدامشان سوالی پرسیده شد که اگر ۵ ملیون پول به شما می‌ دادند چه کار می‌ کردید؟ هر کس جواب های مختلفی داد. یکی گفت دوربین می‌ خریدم، دیگری می‌ خواست سفر زیارتی برود. اما یک جوان با شغل آزاد حاضر شد و گفت آن پول را به کسی می‌ دادم که می‌ دانم حتی محتاج ۵۰ هزار تومان هست، بعد رامبد جوان گفت که اگر ۱۰ملیون بهت می‌ دادند چه؟ و او گفت به ۱۰ تا نیازمند کمک می‌کردم، بعد ناگهان رامبد جوان پاکتی را به آن پسر جوان داد که داخلش ۱۰ میلیون تومان پول بود و او که به شدت متعجب شده بود اشک در چشمانش حلقه زد و قرار شد تا با دوربین به سراغ ۱۰ نفری که این کمک به آنها داده می‌ شود بروند.

بعد از این اتفاق کم نظیر در تلویزیون ، برنامه خندوانه بدون حضور جناب خان و نیما شعبان نژاد به پایان رسید.

The post اتفاقی نادر در برنامه خندوانه appeared first on ایران ناز.

گردآوری و ویرایش : وبسایت پورتال ۱

با نظر دادن خود درباره پست اتفاقی نادر در برنامه خندوانه ما در جهت فعالیت بهتر وبسایت تشویق نمایید.