دکراسیون به روش پرند زاهدی
- بهدست:
- دستهبندی: مطالب جدید
دکراسیون به روش پرند زاهدی
وبسایت تفریحی پورتال ۱ :: لطفا در ادامه دکراسیون به روش پرند زاهدی را ببینید.
وبسایت اجتماعی پورتال ۱: دکوراسیون خانه سلیقهای می باشد اما اینکه در این دنیای پرتنوع مبلمان و تزیینات خانه بتوانید فضای دلچسب و زیبا فراهم کنید به کمی دانش و مهارت هم احتیاج دارد. باید بتوانید از ترکیب نور، رنگ، مبلمان و. . . فضایی برای زندگی راحت خودتان فراهم کنید؛ محیطی که به قول پرند زاهدی نقطه آسایش باشد. این بازیگر سینما و تلویزیون به خوبی توانسته با ترکیب رنگ کرم و قهوهای خانهای گرم و راحت برای خودش و دخترش فراهم کند. او اصول دیگری مثل اختلاف سطح را در دکوراسیون خانهاش وارد کرده و در مجموع فضایی خلق کرده که گرما، زیبایی و آرامش آن بهانه این گفتوگو شد.
ترکیبهای رنگی به جای تضاد
نخستین چیزی که هنگام دکور کردن خانه به آن اهمیت میدهم، رنگ یا بهتر بگویم ترکیبهای رنگی می باشد. برخی رنگها را دوست ندارم و وجودشان در دکوراسیون در طولانیمدت آزارم میدهد؛ مثلا سیاه و سفید یا قرمز و سفید. ترکیبهای رنگی را که از یک ریشه باشند، دوست دارم. وقتی صحبت از رنگ در دکوراسیون میشود تضاد را دوست ندارم اما ترکیب برایم جالب و هیجانآور می باشد.
اهمیت ارتفاع سطح
اگر بخواهم به ترتیب عناصر مهم در دکوراسیون را برای خودم اسم کوچک ببرم اول رنگ و بعد چیدمان می باشد. یکی از چیزهایی که دوست ندارم و اذیتم میکند فلت بودن اشیای خانه می باشد. اختلاف سطح اشیا را ترجیح میدهم و نمیخواهم مثلا همه مبلها، میزها و سایر اجزای استفاده شده در ارتفاع و سطح هم چیده شده باشند. این موضوع را بهراحتی در خانه من میبینید که کوتاهی و بلندی مبلمان و اشیا در کنار هم رعایت شده می باشد.
حس بیشتر با چوب و پارچه
اگرچه برای دکوراسیون محیطی مانند دفتر کار فلز و شیشه میتواند مناسب باشد اما به نظرم برای خانه مناسب نیست چون روح را از فضا میگیرد و همهچیز را عاری از حس میکند. به همین خاطر برای دکوراسیون خانه پارچه و چوب را بیشتر میپسندم.
با مدرنها مخالفم
دکورهای مدرن و مینیمال را دوست ندارم چون خالی بودن فضا اذیتم میکند؛ هرچند سعی کردهام فضای خانهام را با توجه به وسعتی که دارد دکور کنم و دنبال شلوغ کردن فضا هم نیستم. بخش بزرگی از چیدمان خانه من متاثر از روحیهام می باشد. من آدم تنوعطلبی هستم؛ دلم میخواهد مثلا اینجا غذایم را بخورم، در قسمت دیگری از خانه کتاب بخوانم و در جایی دیگر بنشینم و تلویزیون ببینم. سپس این شکل را تغییر دادن دهم و جای این کارها را عوض کنم. این شکل حرکت کردن در دکور خانه برایم جذاب می باشد.
تغییرات فصلی بدون تعویض
اگر همهچیز ثابت باشد، حوصلهام سرمیرود برای همین ممکن است هر شش ماه یکبار ترکیب چیدمان و دکور خانهام را عوض میکنم. خیلی اهل اینکه متناسب با فصل دکورم را تغییر دادن دهم نیستم چون معمولا افرادی این کار را میکنند که بخواهند وسایل خانهشان را عوض کنند. من به واسطه کارم که فیلمسازی می باشد خیلی از این جاذبههای بصری را در چیدمان لوکیشنهای فیلمهایم امتحان میکنم.
حتی گاهی شده وقتی می خواهم ترکیبی را امتحان کنم از طراح صحنهام بخواهم آن را تست بزند. تغییر دادن فصلی برای من میتواند در حد تغییر دادن چیدمان باشد چون وقتی وسایل را عوض نکنم، آکسسوار خانه و ترکیبهای رنگی باز همان می باشد؛ مثلا نمیآیم در بهار و تابستان ترکیب سبز و نارنجی را استفاده کنم و بعد در پاییز و زمستان همهچیز را زرشکی و قهوهای بچینم. فکر نکنم چنین تغییری در زندگی ما عملی باشد.
بیا مرا بخر
اصطلاحی دارم که همیشه به دخترم میگویم فلان وسیله میگوید: «بیا مرا بخر». در خرید وسایل دکوراتیو با همین حس جلو میروم؛ یعنی اگر وسیلهای را ببینم که مرا صدا میزند تا آن را بخرم، این کار را میکنم. چیزی که مرا جلب میکند تا به سمت وسیلهای دکوراتیو بروم فرم آن می باشد.
کاناپه؛ ارث پدری من
نقطه کانونی خانه من کاناپهای می باشد که در پذیرایی مقابل تلویزیون دارم. آن کاناپه ارث پدریام می باشد که تحت هیچ شرایطی حاضر نیستم آن را از دست بدهم. میشود گفت عمده چیدمان خانهام را با توجه به وجود این کاناپه چیدهام. وقتی کسی ساعات طولانی بیرون از خانه مشغول کار می باشد، راحتی در خانهاش حرف اول را میزند.
ممکن است خیلی از خانمهای خانهدار احتیاج به این مساله که فقط یک نقطه از خانه محل استراحت و آرامش آنها باشد، نداشته باشند چون از صبح تا شب در حال استفاده از قسمتهای مختلف خانهشان هستند اما برای خانمهایی که بیرون از محیط خانه کار میکنند وجود محل آسایش در خانه اهمیت زیادی دارد. از طرفی با توجه به شغلم باید کارهای تصویری را ببینم و به همین خاطر این نقطه آسایش باید جایی مقابل تلویزیون باشد. یک زمانی در اتاق خوابم تلویزیون گذاشته بودم اما بعد دیدم با این کار تمام وقتی و زندگیام در اتاق خواب میگذرد. پس ترجیح دادم کاناپه خیلی راحتی جلوی تلویزیون خانهام داشته باشم.
راحتی و بعد زیبایی
مرحله اول، دوم و سوم در چیدمان خانه برای من راحتی خودم و دخترم می باشد. از مرحله چهارم به زیبایی آن فکر میکنم؛ یعنی برای من بسیار مهم می باشد طوری وسایلم را بچینم که دست و پا گیر نباشند و راحت در میان آنها رفت و آمد کنیم. در مسیر آشپزخانه و اتاق خواب چیزی نمیگذارم چون اگر نیمهشب بخواهیم مثلا آب بخوریم چیزی سر راه ما نباشد که این رفت و آمد را مختل کند یا مثلا مسیر نشیمن به آشپزخانه را بازگذاشتهام که اگر مثلا زمانی برق رفت بهراحتی بتوانم خودم را برای برداشتن کبریت به آشپزخانه برسانم.
علاقه به نورهای موضعی
بیشتر از نورهای مستقیم، نورهای موضعی را دوست دارم؛ مثلا حتی اگر لوستر خانهام را روشن نکنم ولی همیشه نورهای هالوژن دور تا دور خانه روشن هستند.
ترکیب کرم و قهوهای
در خانههای قبلیام ترکیب رنگی سبز و بنفش استفاده میکردم. این رنگها حتی در وسایل خانه از شمعدانها و کوسنها گرفته تا در باقی وسایل مهم دیده میشد. به هر حال دخترم در آن زمان کوچکتر بود و این ترکیب رنگی او را هم شاد میکرد اما حالا که بزرگتر شده قطعا متناسب با سنش آن شادمانی کودکانه را هم ندارد. به همین خاطر رنگها را عوض کردیم و در خانه جدید از ترکیب کرم و قهوهای استفاده کرده ام.
امان از Crazy Style
در چیدمان فضای کوچک تضاد آزاردهنده می باشد. به قول برادرم آن چیزی که الان خیلی هم باب شده سبک چیدمان Crazy Style می باشد. اگر شما فضای بسیار بزرگی دارید، این نوع چیدمان پرتضاد خیلی هم خوب و باعث تنوع می باشد اما در خانههای کوچک و آپارتمان شهری به نظرم تقارن رنگی خیلی مهم می باشد؛ مثلا از رنگهای خیلی تند استفاده نکنید. در مورد خودم رنگ سیاه بهشدت آزارم میدهد اما به خاطر نوع کارم چون خیلی وقتیها شده که صبح به خانه برگشتهام و احتیاج به این دارم که روزها بخوابم، اتاق خوابم را تیره کردهام چون قصدم این می باشد که حس شب را به خودم بدهم و بتوانم راحت بخوابم.
این رنگهای تیره را در خانه کلا دوست ندارم به خصوص برای خانوادههایی که بچه یا جوانی در خانه دارند. راستش هیچ جای فضا و بافت شهری ما رنگ و تنوع بصری ندارد و شما باید این تنوع بصری را در خانه ایجاد کنید.
مبدا نوری خانه من
به مبدا نوری خانه بسیار توجه میکنم. اگر بخواهم کتاب بخوانم بالای سرم چراغی روشن میکنم اما وقتی کار خاصی ندارم خیلی چراغ های خانه را روشن نمیگذارم. یکی از قسمتهای خانه که همیشه روشن می باشد، محلی می باشد که میز شطرنج را آنجا گذاشتهام؛ یعنی حتی اگر همه جای خانه تاریک باشد، نور بالای آن میز روشن می باشد چون به هر حال وقتی میخواهم بازی کنم به نور احتیاج دارم.
همه وسایل در خانهام کاربردی هستند و حتی یک گلدان هم ندارم که بیجهت در فضا گذاشته باشم بهخصوص از وقتی به خانه کوچک تری نقل مکان کردهام هیچ وسیله اضافهای نگه نمیدارم. هر چیزی که حس کنم کاربردی در خانهام ندارد را به سرعت کادو میدهم.
انرژی مثبت گل و گیاه
گل به نظرم عنصر بسیار مهم و خوبی در دکور خانه می باشد. من حتی گاهی شده از گلفروشهای سر چهارراه گل خریده و به خانه آوردهام. این کار اتفاق جذابی می باشد چون گل به آدم نشاط میدهد و یکجورهایی در چیدمان اشیا در خانه سمبل حیات می باشد. وجود گیاههای خانگی در فضای زندگی به نظرم بسیار مهم و اثرگذار می باشد. من در تراس خانهام تعداد زیادی از آنها را دارم چون به خاطر حیات اضافهای که در کنار زندگی ما ایجاد میکنند، یک انرژی مثبت و مضاعفی به ما میبخشند.
قابهایی برای تجسم خلاق
استفاده از فرم انتزاعی را در قاب و دیوار دوست دارم. به این منظور از باکس یا قاب روی دیوار استفاده کردم. به نظرم این زمینهای برای تجسم خلاق هر آدمی می باشد تا هر تصویری را که در ذهن دارد، در آن تصور کند.
دکراسیون به روش پرند زاهدی
لطفا نظر خود را درباره دکراسیون به روش پرند زاهدی با ما در میان بگذارید.
بدون دیدگاه