روزهای سخت؛ و نتیجه‌ی روزهای سخت

در ادامه از روزهای سخت؛ و نتیجه‌ی روزهای سخت تماشا نمایید.

از خردادماه سال گذشته تمام تلاشم را به کار گرفتم که در کنکور کارشناسی ارشد و در دانشگاه و رشته مورد علاقه‌ام قبول شوم. عملیاتی شدن و تحقق این تصمیم برای فردی مثل من سخت و غیرممکن بود؛ و به جز همسرم و دو نفر از دوستانم هیچ‌کس به تحقق این تصمیم و آرزو امیدوار نبود.

من در شرایطی این تصمیم را گرفتم که دختران دوقلوی ما (سوفیا و سونیا) یکساله بودند و آنهایی که حتی یک فرزند یکساله دارند، خوب می دانند که باید قید تفریح، تحصیل و حتی خواب را زد و فقط به فرزند یا فرزندان توجه داشت. گاهی حتی برای کار و شغل هم نمی‌توان وقتی کافی صرف کرد.

از زمانی که تصمیم به قبولی در کنکور کارشناسی ارشد گرفتم، دقیقا دو ماه‌ونیم صرف یافتن خانه‌ی استیجاری جدید و اسباب‌کشی شد. مشکلات مالی این روند را پیچیده‌تر کرده بود. با این حال در این مدتِ دوماهه، روزانه بیست دقیقه تا نیم ساعت (!) مطالعه مفید درسی داشتم. با اتمام اسباب‌کشی نیز یک‌هفته در بستر بیماری بودم و مطالعه‌ام به صفر رسید. از اواخر شهریور بود که تصمیم گرفتم با توجه به گرفتاری‌ها و مشغله‌هایی که در محل کار و خانه دارم، مترو را برای مطالعه انتخاب کنم. من ۱۰ سال می باشد که روزانه "سه و نیم" تا  چهار ساعت در قطارهای متروی تهران و کرج حضور دارم. صبح‌ها با چشم‌های باز یا نیمه‌باز می‌روم و شب‌ها با چشم‌های خسته و بسته برمی‌گردم.

بنابراین تنها امید من برای استفاده از زمان و قبولی در کنکور ارشد، قطارهای شلوغ مترو بود! قطارهایی که حتی چندثانیه از سروصدای دستفروشان زحمتکش و عزیز خالی نیست؛ قطارهایی که معمولا جایی برای نشستن و حتی درست‌ایستادن هم ندارد! با این حال توانستم روزانه به طور متوسط یک ساعت و نیم در مترو مطالعه‌ی درسی داشته باشم. حتی برای مطالعه روی پله‌برقی‌های مترو نیز برنامه‌ریزی کرده بودم. مثلا روی پله‌برقی‌های طولانی مترو ولیعصر، سه صفحه مطالعه یا شش صفحه مرور مطالب قبلی داشتم.

حتی در همین شرایط نیز دقیقا دو ماه به خاطر بیماری فصلی و سخت دوقلوها و نیز فرزند ۱۰ ساله‌ام درگیر بودم. انجام آزمایش‌های متعدد، مراجعات چندباره به پزشک معالج و مهمتر از اینها ضعیف شدن بچه‌ها و حال و روز ناخوش آنها فرصت چندانی برای خواب و استراحت من و همسرم باقی نگذاشته بود. تنها روزهای بی‌دغدغه و آرام من سه روز قبل از کنکور ارشد بود؛ چراکه بچه‌ها روزهای سخت بیماری را پشت سر گذاشته بودند.

یک روز بعد از کنکور ارشد نیز خودم گرفتار بیماری سخت شدم و تا ۳۰ روز با آن درگیر بودم. فشار و استرسی که در چندماه منتهی به کنکور تحمل کرده بودم، موجب طولانی شدن دوره درمان من شده بود.

بیشترین تمرکز من برای مطالعه، "تئوری‌های مدیریت" بود؛ چراکه مطابق بررسی‌های من بیشتر شرکت‌کنندگان در کنکور (در مجموعه علوم ارتباطات اجتماعی) حتی به یک سوال مدیریت نیز پاسخ نمی‌دهند.

*

امروز سازمان سنجش، نتیجه کنکور کارشناسی ارشد ۹۴ را اعلام کرد. مدیریت رسانه، دانشگاه تهران؛ یعنی: همان رشته، همان دانشگاه. (تصویر زیر)

تهیه و گرد آوری : وبسایت تفریحی و سرگرمی پورتال یک

لطفا نظرات خود را درباره مطالب روزهای سخت؛ و نتیجه‌ی روزهای سخت با ما در میان بگذارید.