داستان من و دوست دخترم تو خونه خالی !
- بهدست:
- دستهبندی: مطالب جدید
داستان من و دوست دخترم تو خونه خالی !
پورتال تفریحی پورتال ۱ :: لطفا در ادامه داستان من و دوست دخترم تو خونه خالی ! را ببینید.
خــــونه خالی
پسر: …آخیــش چن روز راحت راحتم
دختر: از چی؟
پسر: چن روزی مامانم اینا نیستن خونه خالیه خالیه
دختر: پس حسابی با دوستات خوشی تا بیان
پسر: تو نمیایی؟
دختر: مـــ …..ن؟
پسر: اره دیگه بیا به دو تایی مون خوش میگزره
دختر: مگه فقط تو خونه خالی به آدم خوش میگذره؟
پسر: نه نیار دیـــگه.از الان داری ساز مخالف میزنی ها
دختر: ببین این بحث رو کــش نده. من خــونه بیا نیستم
پسر: خب یه باره بگـــو دوستم نداری خلاص دیگه.چرا دیگه بهونه میاری؟
دختر: ببین تو فکر کن خواهرت که چنده ماه نیست با کسی دوست شده ، دوست پسرش بگه بیا خونه مون.به نظرت …
پسر: درست حـرف بزن.حرف خواهر منو وسط نکـش.
دختر: خب چرا غیرتی شدی؟من چیزه بدی نگفتم.نظرت رو پرسیدم….
پسر: تو بیخود کردی ….
دختر: حالا چرا عصبی میشی؟ فقط مگه تو غیرت و ناموس سرت میشه؟
پسر: دفعه آخـرت باشه.خواهر من از اون دخترا نیست ها.
دختر: پس منظورت اینه من از اون دخترام؟
پسر: ( با دستپاچگی) نه منظورم …الــــو …. ال
دختر: ” قطع تماس
ادعا میکنی غیرتی؟ اگه مردی واسه دختر مردمم غیرتی باش
داستان من و دوست دخترم تو خونه خالی !
لطفا نظر خود را درباره داستان من و دوست دخترم تو خونه خالی ! با ما در میان بگذارید.
بدون دیدگاه